تاریخ انتشار
دوشنبه ۲ فروردين ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۰۳
کد مطلب : ۱۶۱۸۷
خاطرات دلتنگی-11/
راهیان نور، اشتیاقی بی پایان در وجود زائران
همین روزها بود که متولیان کاروانهای راهیان نور در استان فارس، تمام وقت خود را صرف مهیا کردن مقدمات سفر میکردند، از تهیه ملزومات سفر گرفته تا هماهنگی اتوبوس و محل اسکان و برنامهریزی طول مسیر سفر و....
بعد از چند ماه تلاش گروهی، صبح روز بیست و هشتم، مسافران دیار نور از سراسر استان به شیراز میآیند و با هماهنگی قبلی سوار اتوبوسهایی که هر یک به نام شهیدی از شهدای استان فارس نامگذاری و با تصاویر شهدا مزین شده است میشوند.
همه چیز برنامهریزی شده است تا راهیان دیار نور، یکبار دیگر در سرزمینهای عشق و حماسه علاوه بر تجدید پیمان با آرمانهای شهیدان، رژهای اسلامی را تمرین کنند تا وقتی دشمن، سیل آنان را از جایجای کشور به سمت مناطق جنگی میبیند، در وجودش دلهره درگیر شدن با چنین مردمی نقش ببندد. چرا که در حقیقت راهیان نور مانند رژه جنگی و مایه قدرتنمایی نظام اسلامی در برابر جهان سلطه است.
این کاروان، در قالب بسیج مردمی در مجموعههایی مثل میعاد با شهیدان فارس، از شیراز حرکت میکنند تا با روحیه انقلابی و شعار سفر که دربردارنده مضامینی چون ولایتمداری و شهادتطلبی است، همدل و همزبان، با ولایت تا شهادت، رابط بین نسلها شوند و حقیقت نور را از آن دیار برای دیگران سوغات ببرند.
میروند تا گرد مظلومیت را از آن دیار بزدایند، میروند تا یکبار دیگر صحنه کارزار حق علیه باطل را ترسیم و بازسازی کنند. راویان در بین راه و طول مسیر، عشق و بصیرت و رشادت شهیدان و رزمندگان را بازگو میکنند، ذاکران اهل بیت(ع)، صبح و ظهر و شب با گریز به کربلا و مدینه و کوفه و سامرا، دلهای تپنده زائران را راهی پهنه آبی عشق میکنند و با نوای خود جانها را صیقل میدهند.
بیسیمها لحظهای آرام ندارند و رابطان اتوبوسها و خادم و مسئول فرهنگی بر اساس برنامه، بستههای فرهنگی و محتواهای از قبل تدارک دیده شده را توزیع میکنند.
هر چه میبینی همه شور است و تواضع و دلدادگی، همه سعی میکنند شبیه رفیق شهید خود باشند، همانهایی که هر پنجشنبه در این صفحه مهمان ما بودند و از دلبری و رشادتشان نوشتیم.
از گلزار شهدای شیراز حرکت و ناهار را به نورآباد میرسیم، پادگان شهید مدنی، بعد از نماز حرکت میکنیم و توقف کوتاهی در امامزاده جعفر(ع)گچساران داریم و بعد از گذر از بهبهان، بندر امام و ماهشهر به اهواز و از آنجا راهی اردوگاه شهید مسعودیان و سوله استان فارس میشویم.
چه حال و هوای خاصی دارد لحظه رسیدن به اردوگاه، هم خستگی است و هم رسیدن به اوج اشتیاق، بعد از نماز جماعت و نیایش،گروه تدارکات که از قبل در محل مستقر شدهاند شام را آماده میکنند و بعد از شام، چند صد زائر میماند و شبی پر از زمزمه و نجوای عاشقانه، صبح بعد از نماز راهی مناطق میشویم، فتحالمبین یا شرهانی و اروند و ... و شب سال تحویل در گوشه دنجی در شلمچه.
آنقدر برنامه سال تحویل استان فارس خاص است که بسیاری از زائران دیگر استانها نیز به جمع بزرگ کاروان استان فارس ملحق میشوند، راوی با جملاتی ناب دلهای را آماده میکند و یکسال عبور در گذر شهدا را بازگو.
زیارت آل یاسین و نیایشی دلنشین و زمزمه همگانی یا مقلب القلوب و الابصار در فضای زیبای شبهای شلمچه طنینانداز میشود و بعد از آن آغازی نو که برای همه حکم تولدی دوباره را دارد.
و فردا طلائیه و حور و حاشیه بهمنشیر و یادمانهای چمران و... و در نهایت معراج الشهدای اهواز در مسیر برگشت، به هر کس که نگاه میکنم ترکیبی از اشک و لبخند دارد و نگاهش صیقل خورده است و دلش حال دیگری یافته است.
و اینک، اگر چه راهیان نور امسال با وجود کرونا برگزار نشد ولی تمام اشتیاق هر ساله در وجود زائران دیار نور بیدار میشود و همه هر جای این استان و کشور که باشند با پیامی یاد آن لحظات را تداعی میکنند.
حضور شاهدان شهید و جای قدمهای پر از معرفت و عطر دلهای بابصیرت آنها، مهمترین جذبه این بیابان های سرشار از نور و نوای عاشقانه است و چه زیبا است که امروز یاد تمام شهدای گلگون کفنی که هر ساله همسفر ما در این مسیر بودند را گرامی بداریم و برای شادی ارواح طیبه همه شهدا و امام (رحمتالله علیه) صلوات باتوجه و از سر اخلاص تقدیم نماییم.
انتهای پیام/