به گزارش راهیان نور؛ پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در 22 بهمن سال ۱۳۵۷، به دعوت امام خمینی همهپرسی حکومت جمهوری اسلامی ایران در روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ در سراسر ایران برگزار شد و ۹۸٫۲ واجدین شرکت در همهپرسی با دادن رای «آری»، با برقراری حکومت جمهوری اسلامی موافقت کردند.
در روز ۱۲ فروردین نتایج اعلام شد و این روز را روز جمهوری اسلامی نامیدند. طبق اعلاميه دولت موقت، در رفراندم 20 ميليون و 288 هزار تن (98 و دو دهم درصد آراء) به حذف سلطنت و برقراري نظامي اسلامي «بله» و 241 هزار تن «نه» گفته بودند.
برگه رایگیری چه شکلی بود؟
برگه رای، دوقسمتی بود و شامل نیمه «آری» -به رنگ سبز- و نیمه «نه» -به رنگ قرمز- بود و روی آن چنین درج شده بود:
«بسمه تعالی
دولت موقّت انقلاب اسلامی
وزارت کشور
تعرفهٔ انتخابات رفراندم
تغییر رژیم سابق به جمهوری اسلامی
که قانون اساسی آن از تصویب ملت خواهد گذشت.»
رایدهندگان، میبایست بخش موردنظر خود را از برگه جدا میکردند و در صندوق رای میانداختند.
پیام حضرت امام خمینی قدس سره به مناسبت 12 فروردین 1358
نهال انقلاب اسلامی كه با نثار خون بهترین فرزندان ایران رشد كرده بود، سرانجام در 22 بهمن 1357 به بار نشست، و با پیروزی انقلاب اسلامی و تشكیل دولت موقت از سوی امام خمینی« قدس سره» زمینه ی مهمترین همه پرسی تاریخ ایران زمین جهت تعیین نوع حكومت در ایران فراهم شد.
روز دوازده فروردین، روز ظهور شخصیت واقعی مردم ایران، روز پیروزی مستضعفین بر مستكبرین و روز تثبیت انقلاب اسلامی است كه بی هیچ ریب و شكی زمینه ساز حكومت عدل اسلامی در سراسر جهان خواهد بود.
این روز مقدس، این یوم الله پر بركت سرآغاز حیات واقعی اسلام در عصر دنیامداران و دنیا پرستان است كه از معنویت و روحانیت گسسته و سعادت خود را در پیروی از امیال و آرزوهای حیوانی خود می دانند.
در این روز عزیز ساختار جدید سیاسی اجتماعی ایران بر مبنای آرای اكثریت قریب به اتفاق مردم یعنی 2/98 درصد آرای ملت مسلمان ایران تثبیت شد.
در این روز پر بركت نظامی متولد شد كه نور اسلام عزیز را پس از گذشت قرن های زیاد دیگرباره نه تنها در ایران اسلامی بلكه در سراسر جهان متجلی ساخت. در این روز مقدس حكومتی شكل گرفت كه شعار اصلی آن استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود.
این عبارت ملكوتی كه به عنوان شعار اصلی انقلاب اسلامی و توسط میلیون ها ایرانی آزاده و مسلمان در طول مبارزات درخشان ملت با سلطنت پهلوی همه روزه در جای جای ایران اسلامی فریاد كشیده شده بود، حكومتی را پایه ریزی كرد كه عدالت اسلامی یكی از اهداف عالیه ی آن بود. در این شعار مقدس كلمه ی استقلال به عنوان نخستین هدف مطرح شده بود كه رساننده ی این پیام به جهان و جهانیان بود كه امت مسلمان ایران می خواهد «اراده ی ملی» خود را حاكم بر مقدرات خویش سازد تا بتواند از نفوذ و دخالت های بیگانگان رهایی یابد و چه زیبا و متین امام خمینی قدس سره فرموده است:
«اگر استقلال كشور خودمان را تحصیل نكنیم سایر چیزها درست نخواهد شد.»
تشكیل جمهوری اسلامی نه تنها اراده ی ملی ایرانیان را بر سرنوشت خود تثبیت كرد و برای آنان استقلال و آزادی را به ارمغان آورد، بلكه این بارقه ی امید در دل محرومان و مستضعفان جهان درخشید كه بعد از قرن ها رنج و درد، جلوه ای از وعده ی خداوند تبارك وتعالی را شاهد باشند.
امام خمینی قدس سره در تاریخ 12 فروردین 1358 پس از تثبیت نظام مقدس جمهوری اسلامی طی پیامی رادیو تلویزیونی فرمودند:
«خداوند تعالی وعده فرموده است كه مستضعفین ارض را به امید و توفیق خودش، به مستكبرین غلبه دهد و آن ها را امام و پیشوا قرار دهد. وعده ی خداوند تعالی نزدیك است. من امیدوارم كه ما شاهد این وعده باشیم و مستضعفین بر مستكبرین غلبه كنند چنان كه تاكنون غلبه كردند... من از عموم ملت ایران تشكر می كنم كه در این رفراندوم شركت كردند و رأی قاطع خودشان را كه باید گفت صددرصد پیروزی بوده است دادند و به جمهوری اسلامی هم رأی دادند... جمهوری اسلامی است كه احكام مترقی او بر تمام احكامی كه در سایر قشرها و سایر مكتب هاست تقدم دارد.»
رهبر كبیر انقلاب اسلامی قدس سره در قسمت دیگری از پیام خود فرمودند:
«صبح گاه 12 فروردین كه روز نخستین حكومت الله است از بزرگ ترین اعیاد ملی و مذهبی ماست و ملت ما باید این روز بزرگ را عید بگیرند و زنده نگه دارند روزی كه كنگره های قصر 2500 ساله حكومت طاغوتی فرو ریخت و سلطه ی شیطانی برای همیشه رخت بربست و حكومت مستضعفین جانشین آن گردید.
انتخاب واژه ی عید برای چنین روزی از سوی امام امت« قدس سره» یك انتخاب دقیق و صحیح است؛ زیرا عید به روزی اطلاق می شود كه آن روز نو و شادی آفرین باشد و باعث سربلندی و مجد یك ملت شود. بنابر این دوازدهم فروردین از بزرگترین اعیاد انقلاب اسلامی ایران می باشد.
هدف دیگر شعار اصلی انقلاب، كلمه ی آزادی بود. در رابطه با آزادی نظرات مختلف و متعددی مطرح می شود؛ اما در اسلام، آزادی جامع ترین و مانع ترین معنا را در بر دارد و آن عبارت است از: شرایط سیاسی – اجتماعی لازم برای رشد و تعالی فرد و مردم كه در آن موانع قانونی و فرهنگی مثل عرف و عادت، و موانع سیاسی، مانند سلطه ی طاغوت و استعمار و استبداد وجود نداشته باشد. یعنی انسان در انتخاب عقیده و بیان و نشر آن آزاد است. مگر آن كه به دیگران آسیبی وارد بیاید و همچنین از خود سلب آزادی به شیوه غربی ننماید به طوری كه مردم بتوانند هدایت و رشد و تعالی یابند.
هدف نهایی شعار اصلی، كلمه ی جمهوری اسلامی بود كه از به هم پیوستن جمهوری و اسلامی به دست آمده است. كلمه جمهور به معنای توده یا انبوه مردم است و منظور از گنجاندن چنین كلمه ای برای نظامِ شكل گرفته ی بعد از انقلاب، اتكا داشتن و تعیین كننده بودن رأی مردم در سرنوشت خود و كلیه ی امور اجرایی كشور می باشد و به طور كلی حكومتی را تببین می كند كه برای تأمین زندگی دنیایی توده مردم متكی به مردم باشد.
واژه ی اسلامی هم به سبب تمایز آن از دیگر نظام های جمهوری است كه ویژگی های خاص خود را دارد كه در آن ارزش های الهی و قرآنی بر تمامی شئون حاكمیت دارد و همچنین ولی فقیه كه بر طبق نظام الهی، ولایت امر و امامت امت را بر عهده می گیرد، افزون بر تأمین زندگی مردم، مسؤولیت هدایت مردم و كمك به رشد و تعالی آنان را بر عهده دارد. برای تحقق این بخش حیاتی از شعار اصلیِ انقلاب پس از پیروزی آن، نیاز بود تا رسماً ناظم مشخصی حاكم بر ایران شود و در همین راستا بود كه رهبر نهضت، امام خمینی« قدس سره» طی سخنانی فرمودند:
«... احتیاج به رفراندوم هم نیست؛ برای این كه مردم آرای خودشان را در ایران اعلام كردند. با فریادها، با دادها اعلام كردند...»
و در ادامه علت اعلام همه پرسی را رسمی كردن آن، اتمام حجت برای دیگران و بسته شدن راه اگرها و مگرها عنوان كرده و فرمودند:
«... این جانب به جمهوری اسلامی رأی می دهم و از شما هم می خواهم كه به آن رأی دهید...».
دقیقاً در همین زمان وسوسه های خناسان شروع شد. از جمله این كه طرح كردند كه حكومت بر اساس «جمهوری» بدون قید دیگری یا این كه جمهوری دمكراتیك و ... باشد. لذا امام امت قدس سره با احساس خطر انحراف در صفوف متحد ملت و با آگاهی بی نظیر خود مردم را از این خطر آگاه كرده و فرمودند:
«رأی بدهید به جمهوری اسلامی، نه یك حرف زیادتر و نه یك حرف كمتر.»و مردم ایران در روزهای سرنوشت ساز، دهم و یازدهم فروردین 1358 با حضوری آگاهانه در پای صندوق های رأی، به یكی از بزرگترین اهداف انقلاب اسلامی جامه ی عمل پوشاندند و پیروزی نهایی انقلاب اسلامی را با آرای عظیم و باور نكردنی خود تحقق بخشیدند.
نتیجه ی درخشان 2/98 درصدی آرای مردم، مطرح شدن هر گونه بحث و جدلی را در شكل و نوع حكومت ایران پس از سقوط نظام شاهنشاهی 2500 ساله از میان برد و با رهبریت قاطع امام خمینی قدس سره و مجاهدت ها و كوشش های بی نظیر امت مسلمان ایران حكومت اسلامی در سرتاسر ایران استقرار یافت؛ تا به حول و قوه ی الهی ملت بزرگ ایران بتواند توانمند و امیدوار زمینه ی تشكیل حكومت عدل اسلامی را برای ظهور امام زمان «علیه السلام» فراهم آورد.
بدین ترتیب مبارزات مستمر و پیگیر امت مسلمان ایران در برپایی حكومت اسلامی تحقق یافت و عصر نوینی در تاریخ ایران و اسلام آغاز شد.
امام خمینی« قدس سره» به شكرانه ی این پیروزی درخشان در پیام خود فرمودند:
«... من به دنیا اعلام می كنم كه در تاریخ ایران چنین رفراندومی سابقه ندارد كه سرتاسر مملكت با شوق و شعف و عشق و علاقه به صندوق ها هجوم آورده و رأی مثبت خود را در آن ریخته و رژیم طاغوتی را برای همیشه به زباله دان تاریخ دفن كنند...»
«... من از این همبستگی بی مانند كه همه به ندای آسمانی واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا لبیك گفتند و به اتفاق آرا به جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند و رشد سیاسی و اجتماعی خود را به شرق و غرب ثابت كردند، تقدیر می كنم...»
منابع: سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی – صحیفه نور
خاطره رهبر معظم انقلاب از ۱۲ فروردین ۵۸
دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله العظمی خامنهای به مناسبت فرا رسیدن یومالله 12 فروردین خاطرهای از رهبر معظم انقلاب كه در تاریخ 10 فروردین 64 منتشر شده بود را بازنشر داد كه در ادامه میآید:
سوال: ضمن تشكر از وقتى كه در اختیار ما قرار دادید همانطور كه مىدانید در آستانهى فرا رسیدن هفتمین سالگرد استقرار نظام جمهورى اسلامى ایران هستیم. شش سال پیش در چنین روزى ملت ما با شركت گستردهى خود در رفراندم جمهورى اسلامى ایران به جمهورى اسلامى رأى آرى داد اگر در این زمینه مطلبى دارید و یا احیانأ خاطرهى شیرینى از آن روزها به یاد دارید براى ما بیان كنید.
بسماللهالرّحمنالرّحیم
مطلب در باب روز جمهورى اسلامى و روز رفراندم خیلى زیاد است و البته خاطراتى هم از آن روز طبعاً داریم كه لابد نمىشود همهى آن مطالب را در این گفتار كوتاه آورد به طور خلاصه روز جمهورى اسلامى یك مقطع تاریخى بىنظیرى در تاریخ كشور ماست، زیرا كه براى اولین بار بعد از صدر اسلام و پس از فَترَت كوتاه اولین سالهاى فتح ایران به دست مسلمین یعنى كه در آن سالهاى كوتاه البته حكومتها تا حدود زیادى اسلامى بودند در طول این تاریخ ممتدى كه كشور ما داشته، براى اولین بار بعد از آن فَترَت و بعد از آن دوران كوتاه صدر اسلام یك حكومتى اعلان شد، یك نظامى اعلان شد كه داراى دو خصوصیت مردمى بودن و الهى بودن هست؛ یعنى جمهورى اسلامى.
اصلاً این خاطره را با هیچ خاطرهاى در تاریخ كشورمان نمىشود مقایسه كرد. نقطهى مكمل و متمم انقلاب بیستودو بهمن بود یعنى خلاصه محصول بیستودو بهمن روز جمهورى اسلامى روز دوازدهم فروردین بود.
از یك نظر دیگر هم روز جمهورى اسلامى بسیار مهم است و آن اینكه این اولین نمونه در دنیاى امروز هست كه با مكتبها، نظامها، سیاستها، دیدگاههاى مختلف، شیوههاى گوناگون حكومت را به مردم دنیا عرضه مىكند، دارد عرضه مىشود؛ این اولین نمونهاى است كه مردم دنیا دارند مىبینند جمهوریهاى دیگرى كه اعلان مىشود جمهوریهاى سوسیالیستى، جمهوریهاى به سبك دموكراسى غربى به انواع واقسامش هیچ كدام چیز جدیدى نیست اصل جمهورى هم چیز جدیدى نبود اما آن جمهورىاى كه مبانى و ارزشهاى اساسىاش و قواعد اصلیش از اسلام گرفته شده این یك چیز بىنظیرى است.
یك خصوصیت دیگر هم در روز جمهورى اسلامى ما هست و آن اینكه آن روز عید فقط ما مردم ایران نیست، بلكه عید همهى كسانى مىتواند باشد كه مسلمانند، یعنى نزدیك به یك میلیارد جمعیت. آنها هم، یعنى ملتهاى مسلمان عادت كردند كه اسلام را در حال دفاع در موضع انفعال، درحال انزوا ببینند. آن وقتى كه یك ملتى در موضع تهاجم به قدرتهاى سلطهگر و تهاجم به نظامهاى بشرى ناقص قرارمىگیرد و اعلان یك جمهورى براساس اسلام مىكند این براى همهى ملتهاى مسلمان مایهى مباهات و سربلندى است خلاصه خصوصیات گوناگونى در روز جمهورى اسلامى هست.
خاطره، من البته در آن روز، روز رأىگیرى كرمان بودم از طرف امام یك مأموریتى به من محول شده بود كه بروم بلوچستان و سر بزنم به شهرهاى بلوچستان و مردم آنجا را از نزدیك دیدار بكنم و پیام امام را براى آن مردم ببرم. پیام محبت و دلسوزى را كه ملاحظه مىكنید از همان روزهاى اوّل امام به فكر افتادند كه با این مستضعفین دورافتادهاى كه به كلى فراموش شده بودند، حتى در نظام گذشته ملاطفت و محبت كنند و من را كه آنجا سابقه داشتم آشنائى نسبتاً زیادى داشتم فرستادند آنجا براى این كار.
كرمان رسیدهبودم من در راه بلوچستان كه روز رأىگیرى بود، در فرودگاه بچههاى حزبالهى و داغ كرمان آمدند، صندوق را آوردند چند تا صندوق بود، هر كدام مىخواستند كه بیاورند من تویش رأى بیاندازم. آنها هم من را مىشناختند. یعنى سابق كه كرمان رفته بودم و مردم كرمان با من آشنا بودند. من هم خیلى به مردم كرمان از قدیم علاقه داشتم مردم خیلى بامحبت و جالب بودند همیشه در چشم من. خیلى لحظهى شیرینى بود براى من، آن لحظهاى كه این رأى را من مىانداختم توى صندوق و مىدیدم آن شور و هیجانى را كه مردم كرمان از خودشان نشان مىدادند در رأى دادن. بعد هم نشان داده شد كه خب نودونه درصد آراء به جمهورى اسلامى آرى بود.
خاطرهاى كه فقط اشاره مىكنم مخالفتهایى است كه با رأىگیرى به این شكل وجود داشت كه از طرف جناحهاى مختلف این مخالفتها بود همه هم خودشان را بعدها نشان دادند. هم آن جناحهایى كه بر مطبوعات كشور مسلط بودند، روشنفكرهاى چپ و نیمه چپ و لیبرال و التقاطى، اینها كه مطبوعات آن روز را اطلاعات، كیهان آن روز را توى مشت داشتند كه خب بحمدالله بعد همه ازاله شدند و روزنامهى حسابى دیگرى هم نبود یعنى همین روزنامهى جمهورى اسلامى كه نبود روزنامهى دیگرى هم كه بشود مورد اتفاق باشد همینطور. هرچه دلشان مىخواست مىنوشتند.
رفته بودند اینجا و آنجا این روشنفكرهاى گروهكى سیاسى ملحد و نیمهملحد از شخصیتهاى گوناگون نظر خواسته بودند كه به نظر شما آرى یا نه درست است؟ یا بیائید چندجور حكومت را مطرح كنیم و رأى بگیریم. مقصودشان هم این بود كه مردم را از آن یكپارچگى خارج كنند، اگرچه فرقى هم نمىكرد یعنى تأثیرى هم نداشت. اگر مردم خب طبیعى بود كه به آن شیوههاى دیگر رأى نمىدادند و به خصوص بعداز آنى كه امام آنجور صریح فرمودند جمهورى اسلامى نه یك كلمه كم، نه یك زیاد، لكن آنها كار خودشان را مىكردند به امید اینكه شاید بتوانند شكاف بیندازند این رأى زیاد مردم را كم كنند، رأى را تقسیم كنند از این كارها مىكردند و اوضاعى داشتیم ما در شوراى انقلاب با آن جناح لیبرال و به اصطلاح ملىگرا كه بیشترین خصوصیتشان مخالفت با خط اصیل انقلاب بود كه این شیوهاى را كه بعد هم انجام گرفت این شیوه را اثبات كنیم كه این شیوهى درستى است.
منابع: سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی – دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله العظمی خامنهای
12 فروردین و سه مفهوم استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی
12فروردین یکی از روزهای تاریخی و مهم ایران اسلامی است، در این روز با رای اکثریت قاطع مردم، نظام سیاسی کشور پس از 2500 سال از نظام سلطنتی به نظام جمهوری اسلامی وحکومت مردمی تغییر یافت.
در 12فروردین 1358 ثمره مبارزات ضد سلطنتی و طاغوتی و شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی ملت ایران به بار نشست و نظام جمهوری اسلامی ایران استقرار یافت.
در این روز ملت ایران با رای 98/2 درصدی خود ساختار سیاسی ، اجتماعی ایران را تغییر داد و جمهوری اسلامی مستقر شد. به همین سبب این روز مبارک از آن پس روز «جمهوری اسلامی» نام گرفت.
پس از آنکه قرنها تئوری جدایی دین از سیاست و نظامهای حکومتی لائیک بردنیا سیطره داشت و قوانین شرعی و الهی امری خصوصی در زندگی مردم تعبیر می شد، در 12فرودین سال 58 نظامی متولد شد که این نظریهها را در قرن بیستم باطل کرد و حکومت اسلامی را براساس موازین وآموزههای دینی به منصه ظهور و عمل رساند.
جمهوری اسلامی شکل نوینی از نظامهای حکومتی است که تلاش می کند با الهام از قوانین و تعالیم نجات بخش اسلام الگوی زندگی جدیدی درعرصه اجتماعی و سیاسی بشر امروزی ارائه دهد تا بر اساس آن نیازهای مادی و معنوی انسان توئمان فراهم شود.
از نظام جمهوری به «حکومت مردم بر مردم» تعبیر می شود و «جمهوریت» در نظام حکومتی نشان دهنده نقش مردم در تشکیل و استمرار آن است به طوری که مردم با حضوردر صحنههای مختلف علاوه بر مشارکت در تعیین سرنوشت خویش خواستههای خود را از حکومت مطالبه میکنند.
معنی لغوی «جمهوریت» یعنی حکومت برخواسته از مردم و یا همان دمکراسی گرچه مورد اتفاق اغلب تحلیلگران، سیاستمداران و حاکمان سیاسی است، اما نظامهای حکومتی در معنی اصطلاحی این واژه دچار اختلاف نظرهستند و از آن برداشتهای متفاوتی دارند.
در زمان تعیین نظام سیاسی کشور پس از سرنگونی نظام طاغوت شاهنشاهی «جمهوری دمکراتیک»، «جمهوری»، «حکومت اسلامی» و ... از جمله نظامهای بود که مطرح شد، ولی امام راحل از همان ابتدا تاکید فراوانی بر استقرار نظام حکومتی جمهوری اسلامی داشتند، به طوری که برجمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر تاکید کردند.
این تاکید نیز بر اساس خواست مردم در دوران مبارزات ضد ستم شاهی بود که در شعار آنها موج می زد و مردم در همه تظاهراتها یکپارچه استقلال آزادی و جمهوری اسلامی را فریاد میکشیدند.
بر این اساس اصل جمهوریت و اسلامیت اصل جدا ناپذیردر نظام حکومتی ایران است که برای تثبیت، استمرار و تداوم آن شهیدان زیادی تقدیم شده است.
«آزادی» از دیگرشعارها و خواستههای ملت ایران در ایام انقلاب بود که با استقرار جمهوری اسلامی شکل عملی به خود گرفت و قشرهای مختلف با حضور در تمام صحنهها آزادانه به خواستههای خود جامه عمل پوشانده و در تعیین سرنوشت خود مشارکت میکنند.
گرچه لغت آزادی نیزهمانند دیگر واژهها، امروزه مظلوم واقع شده و در نظام سلطه مصادره میشود و با نام آزادی حقوق خیلیها تضییع میگردد، ولی این واژه در اسلام معنای متعالی دارد. بر این اساس مردم طبق قانون برای تعالی و کمال خود از حق انتخاب و آزادی بیان برخوردار است وکسی نمی تواند این حق را از مردم سلب کند. در این مکتب سلب آزادی و حق انتخاب از خود نیز نوعی ظلم به خویش است.
«استقلال» بعد دیگری از نظام جمهوری اسلامی ایران است که با استقرار آن ملت ایران از وابستگی به شرق و غرب رهایی یافت و در عرصه بین الملل با حفظ اصول به دفاع از حقوق خویش پرداخت.
استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران و سرنگونی نظام سلطنتی پهلوی علاوه بر اینکه تحولات داخلی به دنبال داشت، تغییراتی در نظام بین الملل، به ویژه در خاورمیانه ایجاد کرد تغییراتی که با اهداف استعمارگران همسو و سازگار نبود و دشمنی آنان را علیه ملت ایران برانگیخت.
از این رو حفظ استقلال هزینههایی در برداشته و دشمنان این مرزوبوم با طراحی توطئههای مختلف از جمله جنگ تحمیلی، ترور شخیصتهای سیاسی، تحریم قتصادی و... و درنهایت ایجاد موانع و دشمنی در دست یابی به فناوری صلح آمیزهستهای سعی در خدشه دار کردن استقلال ملت هوشیار ایران عزیز دارد.
ملت ایران در آغاز دهه چهارم استقرار «استقلال ، آزادی و جمهوری اسلامی» با تجدید پیمان با آرمانهای امام خمینی (ره) معمارکبیر انقلاب اسلامی و شهیدان به خون خفته خود بار دیگر بر حفظ این آرزشها پای میفشارد و روز «جمهوری اسلامی» را به عنوان یکی از ماندنی ترین روزهای تاریخی این سرزمین گرامی میدارد.
روایت دقیق صادق طباطبایی از 12 فروردن و رای قاطع به نظام جمهوری اسلامی
روز ۱۲ فروردین ۱۳۵۸، نتایج رفراندوم تغییر رژیم که روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردین برگزار شد، اعلام گردید که طی آن ۹۸/۲ درصد مردم ایران به «جمهوری اسلامی» رای آری دادند. روزنامه کیهان در شماره روز ۱۲ فروردین ۵۸ خبر داد: «با ۱۸ میلیون رای، رژیم ایران، جمهوری اسلامی شد.» امام خمینی هم فرمود: ۱۲ فروردین روز نخستین حکومت الله است. در تقویم رسمی هم روز ۱۲ فروردین به عنوان «روز جمهوری اسلامی» نامگذاری شده است.
صادق طباطبایی، که از مجریان برگزاری رفراندوم بوده است، میگوید: ۱۲ روز از پیروزی انقلاب نگذشته بود که مرحوم حاج احمدآقا خمینی گفتند، امام میگویند رفراندوم باید هرچه زودتر برگزار شود. من با آقای دکتر صدر حاج سیدجوادی در وزارت کشور دیدار کردم و پیام امام را به ایشان دادم. وزیر کشور گفت ما الان تشکیلات سالم اداری در کشور نداریم. حتی پاسبانها نه میتوانند با لباس و اونیفورم سابق سرکار بروند و نه ابزار بیسیم و ماشین دارند، کلانتریها هم اکثر در روزهای آخر به شدت آسیب دیده است. در مراکز استانها و شهرها هم استانداران و فرمانداران هنوز مستقر و مسلط به اوضاع نشدهاند. انجام امر امام چند ماهی فرصت نیاز دارد. من مطلب را به احمد آقا طی یک تماس تلفنی اطلاع دادم. کمی بعد ایشان تلفن کرد و گفت امام میفرمایند، اگر کمی بجنبید، این کار انجام میشود. دو روز بعد احمدآقا مجددا زنگ زد و گفت امام میگویند قصه رفراندوم به کجا رسید؟ من گفتم مطلب تازهای ندارم.
ایشان گفت امام معتقدند خود شما به وزارت کشور بروید و با تجربه کار سازمانی که از انجمنهای اسلامی دارید، سامان دادن به این امور را خود برعهده بگیرد. کمی فکر کردم و گفتم من که نمیتوانم فردا صبح به دیدار وزیر بروم و بگویم صبح بخیر، آمدهام رفراندوم برگزار کنم. گفت من ترتیب کار را میدهم و مطلب را به امام منتقل کرد. امام با هوش و درایتی که داشتند متوجه شدند و ظاهرا توسط سیداحمد آقا یا کس دیگری به مهندس بازرگان و ایشان هم به آقای صدر حاج سیدجوادی - وزیر کشور- گفتند. همان شب به قم رفتم و اوضاع نامساعد را که منظور وزیر کشور بود برای ایشان شرح دادم و ضمنا گفتم آقا، حالا که دنیا شما و رهبری شما و این انقلاب به این عظمت را پذیرفته و به رسمیت شناخته است، چه نیازی به رفراندوم داریم؟ من مطمئن هستم اگر شما «جمهوری اسلامی» را به عنوان نظام سیاسی کشور اعلام کنید، هم مردم ما و هم دنیا آن را خواهند پذیرفت.
ایشان در جواب گفتند شما الان نمیفهمید. پنجاه سال دیگر خواهند گفت با سوءاستفاده از احساسات مردم، نظام مورد نظر خود را بر مردم تحمیل کردند. نه حتما باید رأیگیری شود و دقیقا تعداد مخالف و موافق معین شود. من وقتی از قم برگشتم، منزل خالهام بودم که آقای صدر تماس گرفت و مرا به وزارت کشور دعوت کرد. من به اتفاق دکتر حسن حبیبی به دیدار ایشان رفتیم و بعد از کمی گفتوگو، معاونت سیاسی و اجتماعی را به من و معاونت اداری و عمران را به ایشان واگذار کرد. از آن تاریخ هر دوی ما در وزارت کشور شروع به کار کردیم. تقریبا اواسط اسفند ۵۷ بود که احمد آقا گفت یک سری بیا قم و رفتم و گفت آقا پایش را کرده است توی یک کفش و گفته است که باید خیلی زود رفراندوم برگزار بشود برای جمهوری اسلامی.
به ایشان گفتم خیلی خوب، اما خیلی زود یعنی چه؟ گفت امام میگوید همین روزهای آینده، گفتم قبلا توضیح دادم که این کار تشکیلات لازم دارد و نظم میخواهد، فرمانداریها، استانداریها، صندوق، جمعآوری تهیه تعرفه و ارسال، ستاد مرکزی و اینها همه به این سرعت نمیشود، گفت که نمیدانم دیگه آقا اصرار دارد که این انجام بشود.
من دوباره به قم رفتم و به ایشان گفتم آقا خود شما نظام جمهوری اسلامی را اعلام کردهاید، این کافی است و دنیا هم که مشروعیت شما را قبول کرده است، این هیچ ایرادی ندارد. ایشان گفتند شما الان را نگاه نکنید، آن چیزی که در تاریخ میماند، واقعیتهای تاریخی است. شما سعی کنید که هر چه زودتر دولت این کار را برگزار کند. آن موقع من در هیات وزیران هیچ نقشی نداشتم و گاهی اوقات در جلسات دولت به درخواست دوستان شرکت میکردم. به ایشان گفتم برگزاری یک چنین کاری خیلی تدارکات میخواهد، از وزارت کشور که باید یک ستادی تشکیل بدهد در شهرستانها و در مراکز استانها، بخشداریها، یک بسیج تشکیلاتی و عمومی باید صورت بگیرد، الان در صورتی که پاسبانها جرأت نمیکنند با لباس پاسبانی بیرون بیایند و سر چهارراهها بمانند برای نظم عمومی، چطوری میخواهید این کار برگزار بشود.
ایشان گفتند نه این کار امکانپذیر است، شما بروید و کار را به سبک انجمن اسلامی در بیاورید. من آمدم تهران و آن شب مطلب را به آقای صدر حاج سیدجوادی اطلاع دادم، ایشان گفت شما اولویت کارتان را روی برگزاری رفراندوم بگذارید. گفتم بسیار خوب ولی این بدعتی نباشد برای انجام کار دائم در وزارت کشور چون من الان تهران را هنوز بلد نیستم، چطوری میتوانم معاون سیاسی و اجتماعی وزارت کشور بشوم. به هر حال فایده نکرد و من در آنجا مشغول کار شدم و این دقیقا ۱۴ یا ۱۵ اسفند سال ۵۷ بود.
تشکیل ستاد برگزاری رفراندوم
در عرض کمتر از ۳ روز به سبک انجمن اسلامی ما یک ستاد برگزاری رفراندوم در وزارت کشور تشکیل دادیم و به تعداد استانداریها افرادی را از انجمن اسلامی و دوستان دیگر گرد آوردیم. البته تشکیلات ستاد انتخاباتی وزارت کشور که از زمان گذشته با یک مدیریت کل اداره میشد، خدمات ستادی به ما ارایه میداد و تجربههای تشکیلاتی خود را در اختیار ستاد رفراندوم میگذارد. قرار شد ۳ نفر در مرکز بمانند و بقیه به مراکز استانها اعزام بشوند، در آنجا نیز یک ستاد مرکزی به تعداد شهرستانها افرادی را با کمک ائمه جمعه که مورد اعتماد احمد آقا بودند در اختیار گرفتند. در مرکز شهرها نیز همینطور به تعداد روستاها و بخشها افراد انتخاب شدند.
تقریبا بیستم اسفند بود که ستاد رفراندوم کل کشور تشکیل شد. آن موقع تشکیلات کشوری از هم پاشیده بود، استانداریها سر و سامان نداشت. بعضی از استانداران که به تازگی به محل کار خود اعزام شده بودند، مورد اعتراض اهالی بودند. یک بار در یکی از روزنامهها نوشته بود: «آقای بازرگان آن انقلاب کجا و این انتصابات کجا؟!» در خیلی موارد تودهایها و نیروهای چپ و عناصر ضد انقلاب در ایجاد بلوا و نارضایتی نقش داشتند. استانداران هنوز مجال زیادی برای تسلط به کار پیدا نکرده بودند، در حوزههای کوچکتر فرمانداری و شهرستانها و بخشداریها نیز به همین شکل بود و سازمان منظمی که عهدهدار اجرای صحیح و بدون دغدغه رفراندوم بشود، وجود نداشت. با وظیفه سنگینی روبرو بودیم و چارهای ندیدیم که یک جلسه مشترکی با روحانیون معتمد امام در مراکز استانها بگذاریم و از آنها تقاضا کنیم که تسهیلاتی را فراهم کنند. در این زمینه با کمک حاج احمد آقا با روحانیون سرشناس مراکز استانها مانند آقای صدوقی در یزد هماهنگیهایی کردیم. آییننامه اجرائی رفراندوم تدوین و به دولت و به شورای انقلاب جهت تصویب فرستاده شد.
شورای انقلاب و تصویب قوانین رفراندوم
برنامهریزی و تصویب قوانین مربوط به رفراندوم تعیین شکل حکومت ایران برعهده شورای انقلاب بود. این رفراندوم، هم به آن دلیل که رفراندوم شکلگیری نظام بود و هم به سبب آنکه اولین رفراندوم عمومی، پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود، اهمیت فراوانی داشت و به همین دلیل، تصویب قوانین مربوط به آن نیز، دارای اهمیت بسیار بود.
بر اساس قانون مصوب شورای انقلاب، در هر برگ رأی، حروف رأی موافق (آری) با رنگ سبز و حروف رأی مخالف (نه) با رنگ قرمز چاپ شده بود. بخش بالای این دو قسمت که حروف آن به رنگ قرمز بود، تعرفه رفراندوم بود و رأیدهندگان، پس از دریافت برگ رفراندوم، نظر خود را به صورت مخفی برای یکی از دو حالت زیر اعلام میکردند:
۱- تغییر رژیم سابق به جمهوری اسلامی که قانون آن از تصویب ملت خواهد گذشت. (آری)، با رنگ سبز.
۲- تغییر رژیم سابق به جمهوری اسلامی که قانون آن از تصویب ملت خواهد گذشت. (نه)، با رنگ قرمز.
اظهارنظرها درباره نوع نظام سیاسی ایران
پس از مطرح شدن انجام رفراندوم، بر سر نام و عنوان نظام سیاسی ایران که باید در رفراندوم مورد سؤال قرار گیرد، اختلافاتی بروز کرد. دولت موقت سعی داشت کلمه «دموکراتیک» را به «جمهوری اسلامی» اضافه کند که با مخالفت جدی امام و نیروهای انقلابی مواجه گردید. بازرگان در مصاحبهای در تاریخ ۴ بهمن ۱۳۵۷ به این مساله اشاره کرد. نخستوزیر صراحتا از نظریه جمهوری دموکراتیک اسلامی پشتیبانی کرد و روزنامههای وابسته و نزدیک به گرایش او، به اظهارات وی دامن زدند، مثلا کیهان با تیتر درشت نوشت: «بازرگان: به جمهوری اسلامی، صفت دمکراتیک را باید اضافه کرد.»
استدلال بازرگان این بود که نباید انتخابهای متعدد را از مردم سلب کرد و آنان را تنها بر سر دو راه قرار داد بلکه مفهوم دموکراتیک جنبه عامتری است که حتی میتوان اسلام و هر نوع نظام حکومتی دیگر را بعدها در آنجا داد. در راستای سخنان بازرگان، دیگر چهرههای دولت موقت نیز از نظریه دموکراتیک اسلامی دفاع کردند. احمد صدر حاج سیدجوادی، وزیر کشور، نیز گفت اگر بناست ما حکومت دموکراتیک داشته باشیم، چرا این دموکراسی از آغاز رعایت نشود، یعنی از نخستین قدم دوران جدید پس از نظام استبدادی، مردم در انتخابات نوع جمهوری مختار باشند و رفراندوم ما از نظر سندیت و مشروعیت دارای استحکام و قوام قانونی مطلق باشد. حاج سیدجوادی حتی از بازرگان نیز قدم جلوتر گذاشت و گفت: «مناسب آن است که فقط مفهوم جمهوری دمکراتیک باشد تا در تدوین قانون اساسی بتوانیم آن را به هر شکلی در آوریم.»
امام خمینی شدیدا با نظریه دموکراتیک اسلامی به مخالفت برخاستند و آن را نشانی از نفوذ و نماد غربزدگی به حساب آوردند. ایشان فرمودند فقط «جمهوری اسلامی»، نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم. امام در پیام دیگری که در ۴ فروردین ۱۳۵۸ پخش گردید، صراحتا اعلام کردند که شما ملت ایران در انتخاب نوع حکومت آزاد هستید. یعنی میتوانید به هر نظام مورد دلخواه رأی دهید اما خود من به جمهوری اسلامی رأی میدهم. آیتالله مطهری نیز با اضافه کردن مفهوم دموکراتیک به «جمهوری اسلامی» موافق نبود و در این باره گفت: «... در عبارت جمهوری دموکراتیک اسلامی، کلمه دموکراتیک حشو و زاید است...»
برگزاری رفراندوم در فروردین ۵8
دکتر صادق طباطبایی روز ۱۷ اسفند ۵۷ به همراه چند نفر از دستاندرکاران ستاد مرکزی رفراندوم حضور امام رسیدند. وی درباره این ملاقات میگوید: «روز دهم فروردین ۵۸ به عنوان تاریخ برگزاری رفراندوم تعیین شد. امام تأکید داشتند هر چه سریعتر رفراندوم برگزار شود. وقتی مشکلات را عرض کردم، گفتند شما حرکت بکنید، مردم هم مردم نجیبی هستند، کمک خواهند کردند و زیاد نگران تحریکات ضد انقلاب نباشید. در جواب ایشان گفتم گاهی ناهماهنگیها مربوط به روحانیون شهرستانهاست. گفتند هر جا با اشکال مواجه شدید به من اطلاع بدهید.»
بدین ترتیب مقدمات برگزاری رفراندوم فراهم شد و در اولین ساعات روز دهم فروردین رفراندوم با شکوه هر چه تمامتر آغاز شد. حضور مشتاقانه مردم از همان ساعات اولیه نمایان بود. بسیاری از مردم برای نخستین بار در طول عمر خود بود که در رأیگیری شرکت میکردند. از اخبار و گزارشها و تصاویری که وجود دارد میزان شور و حرارت وصفناپذیر مردم، حتی اقلیتهای مذهبی کاملا پیدا است. روز اول آنچنان تراکم جمعیت زیاد بود که به برخی مناطق، به خصوص مناطق مرزی تعرفه لازم نرسید و نزدیک غروب امام اجازه داد که ۲۴ ساعت دیگر مدت رأیگیری تمدید شود. دکتر طباطبایی در این باره میگوید: «ما یک پل ارتباطی بین مراکز استانها و شهرهای بزرگ برقرار کردیم و با هواپیما و هلیکوپتر و خیلی جاها با قاطر برگهها را به جاهایی که نرسیده بود رساندیم.
باز هم گزارشهایی میرسید که گروههای ضد انقلاب چریکهای فدایی خلق و مجاهدین خلق اقداماتی کرده بودند و برگهها را از بین برده بودند. متأسفانه علیرغم تدابیر امنیتی در گنبد و ترکمن صحرا و سقز و سنندج و مهاباد نگذاشتند رفراندوم برگزار شود. حتی به اتومبیل هیات حسن نیت و نمایندگان آقای طالقانی هم حمله کردند که خوشبختانه به آنها آسیبی نرسید. در سنندج اکیپی شامل شش پزشک و سه پرستار که برای مداوای مجروحین رفته بودند مورد حمله قرار گرفته و کشته شدند. مأموران وزارت کشور با صندوقهای سیار به بیمارستانها و زندانها هم میرفتند، از نکات جالب اینکه امیرعباس هویدا در زندان درخواست کرده بود رأی بدهد که برگه به او داده شد و او هم رأی آری به جمهوری اسلامی داد.
بلافاصله پس از اتمام ساعات رأیگیری، شمارش آراء آغاز شد. یادم است در حالی که نتایج آراء را از نقاط مختلف دریافت میکردیم، اطلاع دادند که چریکهای فدایی یا عدهای مسلح قصد دارند به ستاد انتخابات حمله کنند. عدهای از کارکنان ترسیده بودند، آقای کیارشی – معروف به پیراشکی – از دوستان انجمن اسلامی شهر آخن هم آن موقع به وزارت کشور برای دیدار با من آمده بود. من گفتم به نظر میرسد جنگ روانی باشد. ولی بالاخره حرکت مذبوحانه و بیثمری انجام دادند. علیرغم آن شمارش آراء ادامه یافت.
ساعت ۱- ۲/۵ بعد از نیمه شب بود که نتایج جمعآوری شد. با وجود اینکه در برخی از شهرها رأیگیری انجام نشده بود و به برخی نقاط هم برگه رأی نرسیده بود، اما روی برخی اطلاعات، تخمین ما این بود که ۹۴ درصد واجدین شرایط در رفراندوم شرکت کردهاند، البته سرشماری دقیق جمعیتی نداشتیم، اما بر اساس تعداد تعرفهها و اطلاعات دیگر جمعیتی این درصد را به دست آوردیم که خوب یک امر بیسابقهای بود... و ۹۸/۲ درصد رأی آری به جمهوری اسلامی دادند... ضمنا ۴۱۲ یا ۴۱۳ نفر هم خواهان جمهوری دمکراتیک خلق [بودند]...»
منبع:تاریخ ایرانی
نتیجه این همهپرسی به این شرح اعلام شد:
شرکتکنندگان: ۲۰ میلیون و ۲۸۸ هزار و ۲۱ نفر،
آرای مثبت: بیست میلیون و ۱۴۷ هزار و ۵۵ رأی و آرای منفی: ۱۴۰ هزار و ۹۶۶ رأی.
امام خمینی نیز در پیامی که به مناسبت برگزاری رفراندوم صادر کردند، این روز مبارک را روز امامت و روز فتح و ظفر ملت، اعلام کردند و این رفراندوم را بیسابقه خواندند. در این پیام آمده بود: «من به ملت بزرگ ایران که در طول تاریخ شاهنشاهی، که با استکبار خود آنان را خفیف شمردند و بر آنان کردند آنچه کردند، صمیمانه تبریک میگویم... صبحگاه ۱۲ فروردین – که روز نخستین حکومت الله است – از بزرگترین اعیاد مذهبی و ملی ماست. ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند. روزی که کنگرههای قصر ۲۵۰۰ سال حکومت طاغوتی فرو ریخت و سلطه شیطانی برای همیشه رخت بر بست و حکومت مستضعفین که حکومت خداست به جای آن نشست...»
انتهای پیام/