به گزارش راهیان نور؛ سبزی درختان و طبیعت با حالِ خوب رزمندگان گره میخورد و تصویری ماندگار به جا میگذاشت. فضای مناطق عملیاتی مانند شهرها و پشت جبهه ها با تغییر مناسبتها رنگ و بوی دیگری به خود میگرفت و حال و هوای خاصی به رزمندگان میداد. آمدن نوروز هم یکی از مناسبتهایی بود که رزمندگان با انداختن سفره هفت سین آن را جشن میگرفتند. اما سنت برپایی مراسم نوروز در جبهه با جشنی که در نقاط دیگر برگزار میشد، تفاوتهای عمده ای داشت.
سنگر تكاني
مراسم نوروز در جبهه به هر نحو ممكن اجرا مي شد. تهيه شيريني و كمپوت و ميوه از شهر و آوردن آن به خط اول و خواندن شعر و شوخي و وقت خوش كردن با يكديگر، گستردن سفره عيد و نوكردن زيرانداز و لو در تبديل گوني به پتو، برگزاري مراسم عيد حتي در ساختمان نيمه مخروبه در شهري خالي از سكنه و بدون برق و آب و تزئين در و ديوار و تهيه تنگ ماهي و انداختن قورباغه درون آب! و بالاخره دست برداشتن از دفاع و دست به قبضه سلاح نبردن مگر از روي ناچاري و به ناگزير و چيدن گل و گياه صحرايي و آوردن باغ و بهار به سنگر و سوله و ريختن اشك در فراق ياران يكدل از ديگر آداب عيد نوروز در ميان رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس بود.
سفره هفت سین
خاطره سفره هفت سینی که به جای سکه، سماق و سرکه، سرنیزه، سیم خاردار و ساچمه در خود داشت، در ذهن رزمندگان بسیاری ماندگار شده است. هر «سین» که روی سفره گذاشته میشد نشانی از جنگ را با خود به همراه داشت. برخی گردانها برای تکمیل هفت سینشان مین سوسکی، مین سبدی و سیم تله انفجاری میگذاشتند، آنها هر روز با تمام این «سین»ها زندگی میکردند. «سین»هایی که پلی بود برای رسیدن به «شین» شهادت.
سفرهای هم وجود نداشت و رزمندگان با انداختن چفیه و تکه پارچهای تمام وسایل را روی آن میگذاشتند و تلاش میکردند به هر نحو ممکن مراسم نوروز را در جبهه اجرا کنند. سفرههای ساده و بدون ادعای نوروز رزمندگان، مملو از عشق، اخلاص و ایثار بود و همگی از این سفره سیراب میشدند.
خاطرات تحویل سال درجبهه از زبان رزمندگان
«پیش از تحویل سال نو دستی به سر و روی سنگرهایمان میکشیدیم و در اصطلاح آن روزها «سنگر تکانی» میکردیم. رزمنده های خوش ذوق سنگرها را با گل و گیاههای اطراف و شقایق هایی که در دشتها روییده بود تزئین میکردند تا نشانی بهار به درستی داده شود. هنگام تحویل سال و زمانی که دعای «یا مقلب القلوب و الابصار» روی لبان رزمندها جاری میشد، بچه ها در یک سنگر جمع میشدند و با هم دعای تحویل سال را میخواندند. اگر لحظه تحویل سال بعد از عملیات بود عکس شهدای عملیات سر سفره چیده میشد، به سر لوله تفنگها پرچم سرخ میزدند، وصیتنامه ها یا نوار صدای دوستان در لحظات قبل از شهادت را سر سفره میگذاشتند و جای شهدا و مفقودالاثرها را خالی میکردند. لحظه ای ناب و خدایی برای شروع سالی جدید، تا بلکه تمام روزهای سال خدایی شود.»
«در مراسم تحویل سال، بعد از گوش سپردن به نوای همرزمان و جانبازانی که جراحت سطحی تری داشتند و میتوانستند روی پای خود بایستند، در حضور فرمانده، روحانی و طلبه گردان، همه رزمندهها شروع به نوحه خوانی و راه انداختن سینه زنی و تلاوت دعای توسل میکردند.»
از شایع ترین رسوم جبهه ها این بود که با حلول سال جدید نیروهای حاضر در خط مقدم با شلیک گلوله به سمت دشمن ابراز احساسات میکردند. سکه هایی که به دست امام متبرک شده بود دست به دست بین رزمندگان میچرخید و همچنین نیروهای تبلیغات پیامهای رئیس جمهور و نخست وزیر را در جبهه ها پخش میکردند.
عيدي دادن در جبهه
رزمندگان حتی سنت دیرینه عیدی دادن را فراموش نمیکردند و به هر طریقی که ممکن بود به همرزمانشان عیدی و یادگاری میدادند. عیدیها معمولا اسکناس 10 تومانی بود که بعضاً روی آن جملاتی هم نوشته شده بود. البته عیدی دادنها همیشه به رد و بدل شدن پول خلاصه نمیشد. بعضیها از هم دستخط و چفیه میخواستند و برای هم عبارت «کتب علیکم القتال» را مینوشتند و در پاکتی اهدا میکردند تا در سال جدید شهادت نصیبشان شود. پخش میوه و شیرینی رواج میگرفت و هر کس به طریقی سعی میکرد لحظه تحویل سال را برای همرزمانش شیرینتر کند.
نوعي عيدي دادن هم بين خود بچه ها معمول بود، كه بعضي خودشان طلب مي كردند و نوعش را معين، چنان كه يكي از ديگري عبارت "كتب عليكم القتال" را مي نوشت و در پاكتي تقديمش مي كرد كه تا سرحد شهادت نصب العين همرزمش بود. ديد و بازديد از گردانهاي همجوار و رفتن سراغ فرماندهان و روبوسي با آنها هم از جمله سنتهاي حسنه اي بود كه در ايام سال نو به ندرت ترك مي شد. بچه هايي بودند كه چهار، پنج سال سابقه حضور در منطقه داشتند و همين امر ايجاب مي كرد كه مثل خانه خود، نسبت به آغاز بهار و جشن نوروز بي توجه نباشند.
حکایت این روزها
بسیاری از کوچه، پس کوچه های شهرهای کشورمان با نام شهیدانی از همان محله آذین شده است. اما متاسفانه در برخی محلات، هنوز مردم خانواده این شهدا به خصوص پدران و مادران شهیدان را نمی شناسند.
اما متاسفانه در برخی محلات، مردم خانواده این شهدا به خصوص پدران و مادران شهیدان را نمی شناسند.
شاید این نشناختن ها در روزگاری که بسیاری از ما حتی فامیل همسایه واحد بغلی آپارتمان خود را نمی دانیم چندان هم دور از ذهن نباشد، اما بیایید نوروز امسال به این نشناختن ها طوری دیگر پایان دهیم.
البته که امسال با توجه به شیوع ویروس کرونا قطعا نمی توان در موضوع صله رحم و دیدار از بسیاری از پدران و مادران شهدا که اکنون به دوران کهنسالی پا گذاشته اند پرداخت چون ممکن است خدای ناکرده مشکلاتی ایجاد شود؛ اما می توان جایگزینی مناسب تر یافت.
بدون شک ایام نوروز برای آن ها تداعی کننده خاطرات و روزهایی است که چشم انتظار می نشستند تا جگرگوشه هایشان با لباس های خاکی از راه برسند و چند روزی بتوانند یک دل سیر تماشایش کنند.
پس نوروز امسال ما شهدا را به منزل خود بیاوریم و پای سفره هفت سین خود در منزل تصویر یک شهید باشد ،تصویر شهیدی که امنیت امروزمان به خاطر آن بزرگواران است که از جان خود گذشتند تا ما راحت زندگی کنیم ؛باشد که نظر لطفی از سمت شهدا بسیاری از غفلت های امروزی ما از خداوند متعال را حل کرده و به خود آئیم که هرکس که خود را شناخت قطعا خداشناس هم خواهد شد.
انتهای پیام/