تاریخ انتشار
دوشنبه ۹ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۵۶
کد مطلب : ۱۲۹۰۸
ناگفتههایی از یک شهید حمله تروریستی اهواز:
بگذارید ریا شود ولی من میدانم یک روز شهید میشوم/ فعالیت ویژه درعرصه راهیان نور ویژگی خاص او
به گزارش راهیان نور؛ حادثه تروریستی اهواز که در روز شنبه هفته گذشته رخ داد باعث شهادت 24 نفر انسان بیگناه اعم از کودک، سرباز، نظامی و غیرنظامی شد که نهتنها موجب اندوه هموطنان شد بلکه مردم بسیاری کشورهای دنیا نیز از این عملیات تروریستی ابراز انزجار کردند.
کلیپی که معروف شد...
اما یکی دو روز پس از رخ دادن این حادثه تروریستی، کلیپی از یکی از شهدای این حادثه در فضای مجازی دست به دست شد که یکی از شهدای این حادثه با گویش دزفولی، در حرم امام رضا(ع) میگوید «بگذارید ریا شود، بقیه یاد بگیرند، من میدانم یک روز شهید میشوم». کلیپی که خیلی از خوزستانیها با دیدنش متأثر شدند.
شهید حسین ولایتیفر...
پاسدار شهید حسین ولایتیفر متولد1375 در دزفول است که ویدئوی معروفش در حرم امام رضا(ع) سر و صدای زیادی به پا کرد و بسیاری را به این شهید علاقهمند کرد.
به بهانه پخش شدن این کلیپ، به سراغ برادر شهید ولایتیفر رفتیم تا کمی از روحیات و زندگی این شهید والامقام بگوید.
روایت برادر شهید از حضور حسین در جلسات قرآن، مسجد و راهیان نور
محسن ولایتیفر، درباره زندگی برادر شهیدش گفت: ما در کل دو پسر و دو دختر هستیم که حسین فرزند آخر خانواده بود. برادرم از دوران دبستان وارد جلسات قرآن و مجموعه فرهنگی مسجد حضرت مهدی(عج) دزفول شد و وقتی به سن نوجوانی و جوانی رسید، بهعنوان سرگروه و مسئول جلسه قرآن نیز فعالیت میکرد. وی همچنین در هیئت حضرت ابوالفضل«ع» دزفول در برنامههای کاروان های راهیان نور فعالیت زیادی داشت.
وی افزود: حسین برای تحصیل در رشته فقه و حقوق در مقطع کارشناسی وارد دانشگاه شد و به تحصیل در این رشته پرداخت و در حالیکه فقط یک سال به اتمام این دوره داشت، جذب و استخدام سپاه پاسداران شد.
شهید ولایتی و اقتصاد مقاومتی
ولایتیفر اظهار کرد: حسین قبل از استخدام به سپاه جمعی از بچههای مسجد را جذب فعالیتهای اقتصاد مقاومتی مانند پرورش مرغ و بلدرچین کرده بود که نشان میدهد وی در این فضاها نیز حضور داشته است و در این مسیر هم از پیشتازان امر ولایت بود.
شهادت، نقل محافل حسین و دوستانش
وی ادامه داد: برادرم از بدو ورود به سپاه، رفتارش شهیدگونه شد و با همدورهایهایی که بود مدام حرف شهادت بینشان بود. خود من همیشه ترس و دلهره داشتم که یک روزی حسین شهید میشود. بارها تلاش کرد که برای مبارزه با داعش به سوریه برود اما مادرمان راضی نمیشد و حسین همیشه در حسرت این بود که چرا نتوانسته به سوریه برود.
برادر شهید ولایتیفر گفت: هر موقع حسین را پیدا نمیکردیم به مزار شهدا میرفتیم و حتی بسیاری از نوشتههای روی قبور شهدا را حسین نوسازی و رنگ آمیزی میکرد. برای بحث ازدواجش بارها به او اصرار کردیم اما میگفت من دنبال شهادتم و نمیخواهم وابستگی پیدا کنم.
ماجرای کلیپ معروف...
وی با توضیح ماجرای کلیپ معروفی که از برادرش پخش شده است، بیان کرد: در این باره باید بگویم که این ویدیو برای دو سال پیش است که با دوستان مسجدی به مشهد رفته بود و خود ما هم این کلیپ را بعد از شهادتش دیدیم و متوجه شدیم دلیل رفتارهای خالصانه وی بهخصوص در یک سال اخیر چه بود و در فکرش چه میگذشت.
شهید حسین ولایتیفر: بگذارید ریا شود، بقیه یاد بگیرند، من میدانم یک روز شهید میشوم...
نماز شب، شوخطبعی، گشادهرویی
برادر شهید ولایتیفر گفت: نکته دیگر درباره حسین این بود که در ماههای اخیر هر شب برای نماز شب، حدود ساعت سه از خواب بیدار میشد و این عمل را ترک نمیکرد.
وی درباره اینکه شوخ طبعی و گشاده رویی شهید حسین ولایتی نیز در آن کلیپ معروف، جلب توجه میکند، بیان کرد: حسین بسیار خنده رو و بشاش بود، همیشه در جمع شوخ طبع بود و اطرافیانش از حضور در کنارش احساس آرامش داشتند.
حسین، هدیه مادرش به حضرت زینب(س)
محسن ولایتیفر افزود: رفتن حسین برای همه خانواده ما خیلی سخت بود اما پدرم گفت من درباره این اتفاق به رضای خدا راضیام، مادرم نیز لحظه اولی که حسین را پس از شهادت دید اعلام کرد که این هدیه من به حضرت زینب(س) است و من نیز راضی به خواست خدا هستم.
انتهای پیام/
کلیپی که معروف شد...
اما یکی دو روز پس از رخ دادن این حادثه تروریستی، کلیپی از یکی از شهدای این حادثه در فضای مجازی دست به دست شد که یکی از شهدای این حادثه با گویش دزفولی، در حرم امام رضا(ع) میگوید «بگذارید ریا شود، بقیه یاد بگیرند، من میدانم یک روز شهید میشوم». کلیپی که خیلی از خوزستانیها با دیدنش متأثر شدند.
شهید حسین ولایتیفر...
پاسدار شهید حسین ولایتیفر متولد1375 در دزفول است که ویدئوی معروفش در حرم امام رضا(ع) سر و صدای زیادی به پا کرد و بسیاری را به این شهید علاقهمند کرد.
به بهانه پخش شدن این کلیپ، به سراغ برادر شهید ولایتیفر رفتیم تا کمی از روحیات و زندگی این شهید والامقام بگوید.
روایت برادر شهید از حضور حسین در جلسات قرآن، مسجد و راهیان نور
محسن ولایتیفر، درباره زندگی برادر شهیدش گفت: ما در کل دو پسر و دو دختر هستیم که حسین فرزند آخر خانواده بود. برادرم از دوران دبستان وارد جلسات قرآن و مجموعه فرهنگی مسجد حضرت مهدی(عج) دزفول شد و وقتی به سن نوجوانی و جوانی رسید، بهعنوان سرگروه و مسئول جلسه قرآن نیز فعالیت میکرد. وی همچنین در هیئت حضرت ابوالفضل«ع» دزفول در برنامههای کاروان های راهیان نور فعالیت زیادی داشت.
وی افزود: حسین برای تحصیل در رشته فقه و حقوق در مقطع کارشناسی وارد دانشگاه شد و به تحصیل در این رشته پرداخت و در حالیکه فقط یک سال به اتمام این دوره داشت، جذب و استخدام سپاه پاسداران شد.
شهید ولایتی و اقتصاد مقاومتی
ولایتیفر اظهار کرد: حسین قبل از استخدام به سپاه جمعی از بچههای مسجد را جذب فعالیتهای اقتصاد مقاومتی مانند پرورش مرغ و بلدرچین کرده بود که نشان میدهد وی در این فضاها نیز حضور داشته است و در این مسیر هم از پیشتازان امر ولایت بود.
شهادت، نقل محافل حسین و دوستانش
وی ادامه داد: برادرم از بدو ورود به سپاه، رفتارش شهیدگونه شد و با همدورهایهایی که بود مدام حرف شهادت بینشان بود. خود من همیشه ترس و دلهره داشتم که یک روزی حسین شهید میشود. بارها تلاش کرد که برای مبارزه با داعش به سوریه برود اما مادرمان راضی نمیشد و حسین همیشه در حسرت این بود که چرا نتوانسته به سوریه برود.
برادر شهید ولایتیفر گفت: هر موقع حسین را پیدا نمیکردیم به مزار شهدا میرفتیم و حتی بسیاری از نوشتههای روی قبور شهدا را حسین نوسازی و رنگ آمیزی میکرد. برای بحث ازدواجش بارها به او اصرار کردیم اما میگفت من دنبال شهادتم و نمیخواهم وابستگی پیدا کنم.
ماجرای کلیپ معروف...
وی با توضیح ماجرای کلیپ معروفی که از برادرش پخش شده است، بیان کرد: در این باره باید بگویم که این ویدیو برای دو سال پیش است که با دوستان مسجدی به مشهد رفته بود و خود ما هم این کلیپ را بعد از شهادتش دیدیم و متوجه شدیم دلیل رفتارهای خالصانه وی بهخصوص در یک سال اخیر چه بود و در فکرش چه میگذشت.
شهید حسین ولایتیفر: بگذارید ریا شود، بقیه یاد بگیرند، من میدانم یک روز شهید میشوم...
نماز شب، شوخطبعی، گشادهرویی
برادر شهید ولایتیفر گفت: نکته دیگر درباره حسین این بود که در ماههای اخیر هر شب برای نماز شب، حدود ساعت سه از خواب بیدار میشد و این عمل را ترک نمیکرد.
وی درباره اینکه شوخ طبعی و گشاده رویی شهید حسین ولایتی نیز در آن کلیپ معروف، جلب توجه میکند، بیان کرد: حسین بسیار خنده رو و بشاش بود، همیشه در جمع شوخ طبع بود و اطرافیانش از حضور در کنارش احساس آرامش داشتند.
حسین، هدیه مادرش به حضرت زینب(س)
محسن ولایتیفر افزود: رفتن حسین برای همه خانواده ما خیلی سخت بود اما پدرم گفت من درباره این اتفاق به رضای خدا راضیام، مادرم نیز لحظه اولی که حسین را پس از شهادت دید اعلام کرد که این هدیه من به حضرت زینب(س) است و من نیز راضی به خواست خدا هستم.
انتهای پیام/