تاریخ انتشار
جمعه ۶ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۴۸
کد مطلب : ۱۲۸۹۴
شهدا و نشانههای همراه:
ماجرای «احلی من العسل» محمدطاها چه بود؟/ شهیدی که پس از 3 سال پیکرش تازه است
به گزارش راهیان نور؛ روز گذشته مراسم باشکوه تشییع پیکر شهید محمدطاها اقدامی، پسر خردسالی که در حادثه تروریستی روز 31 شهریور ماه در اهواز به دست مزدوران آلسعود و آمریکا به شهادت رسید بر روی دست مردم شهید پرور اصفهان انجام شد.
پسر بچهای که به تازگی یاد گرفته بود «لبیک یا حسین» بگوید، پدرش میگفت از او پرسیده است آیا مرگ مانند بستنی شیرین است؟ و چقدر شبیه است به جمله معروف قاسم بن الحسن(ع): «احلی من العسل».
پدر و مادرهای بسیاری را میشد که دست فرزندان خردسال خود را گرفته و به مراسم تشییع پیکر شهید اقدامی آمدهاند، پدر و مادرانی که هر لحظه فرزند خود را به جای شهید اقدامی تصور میکردند و در عزا و غربت این طفل شهید به پهنای صورت میگریستند.
مادری که به همراه دختر 4 یا 5 سالهاش به این مراسم آمده بود، گفت: دخترم خیلی اصرار کرد که به این مراسم بیاید، دخترم میگفت شهید اقدامی هم سن و سال من است پس من هم باید به مراسم او بیایم، دختر میپرسد که چگونه میتوانم من نیز شهید شوم.
مادر که این جمله را میگوید کنترل خود را از دست میدهد و شروع به گریه کردن میکند به نحوی که دیگر نمیتواند سخن بگوید، خانم دیگری نیز که متأثر از غم شهادت این طفل شده است خطاب به دشمنان ایران گفت: شما چگونه برای مردم ایران دل میسوزانید در حالی که دستتان به خون خردسالان این مرز و بوم هم آلوده شده است؟
در بین راه پدری را به همراه دخترش دیدم که او نیز مشغول سینهزنی و عزاداری برای این طفل خردسال بود، از علت حضورش پرسیدم و او گفت: ما برای آرمانهای خود تا پای جان ایستادهایم، درست است که مشکلاتی هست اما این مشکلات همیشه بوده است و پس از مدتی هم این مشکلات رفته است اما آن چه در تاریخ از ما باقی خواهد ماند ایستادگی و مقاومت ماست.
در بین جمعیت از همه قشری میتوان دید، پیرمرد و پیرزنهایی که مویی سفید کردهاند تا جوانترها و حتی کودکان و خردسالان، در میان جمعیت برخی از مردم که با پدر شهید محمدطاها رو به رو میشدند خطاب به او فریاد میزدند: «خوشا به حالت که پدر شهید شدی، خوشا به حالت که خون فرزندت به پای درخت اسلام ریخته شد»
پدر شهید که روضه شهادت فرزندش را میخواند مردم نیز از سوز دل گریه میکردند، اشکهایی که بیش از پیش عمق جنایات تروریستهای الاحوازی را به نمایش گذاشت.
اما این همه مراسم امروز نبود چرا که پیکر شهید محمدتقی کریمی نیز امروز به دست مردم خون گرم اصفهانی از مرکز توانبخشی شهید مطهری به سمت میدان خواجو تشییع شد، شهیدی که 3 سال پیش در سوریه و در دفاع از حریم حضرت زینب(س) شهید شد و امروز پیکر بی سرش تشییع شد، پیکری که طبق گفته مسؤولان معراج شهدا تازه است گویی همین امروز شهید شده است.
نشانهای الهی برای نشان دادن حقانیت راه مدافعان حریم و حرم اهل بیت(س)، راهی که اگر سالها پیش توسط شیرمردان پاسدار حریم اهل بیت طی نمیشد، ایران هرروز و هرساعت شاهد حوادثی به مراتب خونینتر از حادثه تروریستی اهواز بود.
یکی از اتباع افغانستان که در مراسم تشییع پیکر این شهید حضور داشت گفت: این 2 شهید هیچ فرقی با هم ندارند چرا که هر دو برای اسلام و دفاع از آن شهید شدند، هر 2 نیز مظلومانه شهید شدند، یکی سرش در سوریه بریده شد و دیگری به تیر خصم در اهواز به شهادت رسید.
پس از برگزاری مراسم، پیکر شهید طاها اقدامی به میمه منتقل شد تا در آرامگاه ابدی خود قرار گیرد و پیکر شهید کریمی نیز به گلستان شهدا منتقل شد تا در قطعه مدافعان حرم به خاک سپرده شود؛ پیکر شهید مدافع حرم نیز همچون دیگر شهدای مظلوم تیپ فاطمیون پس از اقامه نماز ظهر و عصر در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد.
انتهای پیام/
پسر بچهای که به تازگی یاد گرفته بود «لبیک یا حسین» بگوید، پدرش میگفت از او پرسیده است آیا مرگ مانند بستنی شیرین است؟ و چقدر شبیه است به جمله معروف قاسم بن الحسن(ع): «احلی من العسل».
پدر و مادرهای بسیاری را میشد که دست فرزندان خردسال خود را گرفته و به مراسم تشییع پیکر شهید اقدامی آمدهاند، پدر و مادرانی که هر لحظه فرزند خود را به جای شهید اقدامی تصور میکردند و در عزا و غربت این طفل شهید به پهنای صورت میگریستند.
مادری که به همراه دختر 4 یا 5 سالهاش به این مراسم آمده بود، گفت: دخترم خیلی اصرار کرد که به این مراسم بیاید، دخترم میگفت شهید اقدامی هم سن و سال من است پس من هم باید به مراسم او بیایم، دختر میپرسد که چگونه میتوانم من نیز شهید شوم.
مادر که این جمله را میگوید کنترل خود را از دست میدهد و شروع به گریه کردن میکند به نحوی که دیگر نمیتواند سخن بگوید، خانم دیگری نیز که متأثر از غم شهادت این طفل شده است خطاب به دشمنان ایران گفت: شما چگونه برای مردم ایران دل میسوزانید در حالی که دستتان به خون خردسالان این مرز و بوم هم آلوده شده است؟
در بین راه پدری را به همراه دخترش دیدم که او نیز مشغول سینهزنی و عزاداری برای این طفل خردسال بود، از علت حضورش پرسیدم و او گفت: ما برای آرمانهای خود تا پای جان ایستادهایم، درست است که مشکلاتی هست اما این مشکلات همیشه بوده است و پس از مدتی هم این مشکلات رفته است اما آن چه در تاریخ از ما باقی خواهد ماند ایستادگی و مقاومت ماست.
در بین جمعیت از همه قشری میتوان دید، پیرمرد و پیرزنهایی که مویی سفید کردهاند تا جوانترها و حتی کودکان و خردسالان، در میان جمعیت برخی از مردم که با پدر شهید محمدطاها رو به رو میشدند خطاب به او فریاد میزدند: «خوشا به حالت که پدر شهید شدی، خوشا به حالت که خون فرزندت به پای درخت اسلام ریخته شد»
پدر شهید که روضه شهادت فرزندش را میخواند مردم نیز از سوز دل گریه میکردند، اشکهایی که بیش از پیش عمق جنایات تروریستهای الاحوازی را به نمایش گذاشت.
اما این همه مراسم امروز نبود چرا که پیکر شهید محمدتقی کریمی نیز امروز به دست مردم خون گرم اصفهانی از مرکز توانبخشی شهید مطهری به سمت میدان خواجو تشییع شد، شهیدی که 3 سال پیش در سوریه و در دفاع از حریم حضرت زینب(س) شهید شد و امروز پیکر بی سرش تشییع شد، پیکری که طبق گفته مسؤولان معراج شهدا تازه است گویی همین امروز شهید شده است.
نشانهای الهی برای نشان دادن حقانیت راه مدافعان حریم و حرم اهل بیت(س)، راهی که اگر سالها پیش توسط شیرمردان پاسدار حریم اهل بیت طی نمیشد، ایران هرروز و هرساعت شاهد حوادثی به مراتب خونینتر از حادثه تروریستی اهواز بود.
یکی از اتباع افغانستان که در مراسم تشییع پیکر این شهید حضور داشت گفت: این 2 شهید هیچ فرقی با هم ندارند چرا که هر دو برای اسلام و دفاع از آن شهید شدند، هر 2 نیز مظلومانه شهید شدند، یکی سرش در سوریه بریده شد و دیگری به تیر خصم در اهواز به شهادت رسید.
پس از برگزاری مراسم، پیکر شهید طاها اقدامی به میمه منتقل شد تا در آرامگاه ابدی خود قرار گیرد و پیکر شهید کریمی نیز به گلستان شهدا منتقل شد تا در قطعه مدافعان حرم به خاک سپرده شود؛ پیکر شهید مدافع حرم نیز همچون دیگر شهدای مظلوم تیپ فاطمیون پس از اقامه نماز ظهر و عصر در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد.
انتهای پیام/