تاریخ انتشار
جمعه ۴ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۱۸:۰۶
کد مطلب : ۹۳۳۹
زندگی را باید شهادت گونه بسازیم مثل شهدای گمنام پاسگاه زید
یادداشت / محمد غلامی فرد
از دور که نگاه کنید یک مسجد می بینید، شب که باشد چراغی سبز رنگ و مسیری به سمت این نور. بدون تعارف غریب است، بازدید کنندگانش به اندازه ی باقی مناطق نیستد و اگر زائر حرفه ای و هر ساله نباشید شاید حتی نامش را نشنیده باشید، اما تجربه خواهید کرد که نماز جماعت خواندن در آن چه مزه ای می دهد.
فقط باید تلاش کنید نگاهتان از قبله به سمت شهدای گمنام وسط مسجد نچرخد که عجیب جاذبه ای دارند. کاش می دانستیم کیستند کاش زندگی نامه شان در دستمان بود که حتماً پر بود از نکات خواندنی و معجزات دیدنی و ایثارهای باور نکردنی اما حیف!
ولی نه، کدام حیف؟! که اگر دریچه ی قلبمان را باز کنیم آنها خود سخن خواهند گفت، نیازی به نوشته و مدرک نیست اگر یک قدم به سوی آنان بیایید خودشان فرسنگ فرسنگ شما را به سمت آسمان راه خواهند برد، همه می دانیم شهدا چه می خواهند اگر بگوییم نشنیده ایم و نفهمیده ایم غفلت است.
همه شنیده ایم حکایت کوبنده تر بودن یک سیاهی را بر یک سرخی همه می دانیم که وصیت نامه ای از آنان نیست که نگفته باشد عمار باشید برای علی، همه میدانیم که آنان تنها یک خواسته دارند، عشق! آنان برای رسالتشان مزدی نمی خواهند مگر اینگه به سود ما باشد! شک نکنید! معامله ی پر منفعتی است.
وقتی از راهی که پر از خرده سنگ است می گذریم انگار گذر عمر خودمان را می بینیم که با صدای شکننده ای از زیر پاهایمان می گذرد، آری می گذرد، سخت یا آسان.
هیچ ثانیه ای و لحظه ای جاودانه نیست. با درد یا با لذت عاقبت پیری و مرگ است اما تفاوت کجاست تا کجا بین مردن ها؟! در حدیث است که افضل الموت قتل الشهادت، حدیثی با چهار کلمه که سه کلمه اش یعنی مردن! اما تنها خواستن کافی نیست زیرا هر کس همان گونه خواهد مرد که زندگی کرده است. زندگی را باید شهادت گونه بسازیم مثل شهدای گمنام پاسگاه زید.
انتهای پیام/
یادداشت : محمد غلامی فرد