تاریخ انتشار
جمعه ۱۱ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۳۵
کد مطلب : ۹۰۷۲
یک روایت واقعی
شفایم را از شهدای گمنام شرق کارون گرفتم
وی ادامه داد: به پزشک مراجعه کردم که تشخیص دادند دستانم باید عمل شود؛ اما هزینهی عمل جراحی بالا بود و من هم توانایی پرداخت آن را نداشتم.
این زائر راهیان نور افزود: خیلی ناراحت بودم، روزی یکی از دوستانم تماس گرفت و جویای احوالم شد، ماجرای دستانم را برایش شرح دادم، دوستم گفت: تو کنار بهترین متخصص ها هستی چرا پیش آنها نمیروی؟ با تعجب پرسیدم: کدام متخصص ها؟ گفت: 9 شهید گمنام شرق کارون را می گویم، به آنها مراجعه کن و شفای دستانت را از آنان مطالبه کن.
وی گفت: آنجا بود که معنی واقعی "آب در کوزه و ما تشنه لبان گرد جهان می گردیم" را متوجه شدم؛ به سرعت خودم را به یادمان شهدای گمنام شرق کارون رساندم و دستانم را بر روی مزارشان کشیدم و شفای دستانم را از آنان خواستم.
این شفا یافته شهدا بیان کرد: غیر قابل باور بود که از فردای آن روز دیگر خبری از آن سوزش و دردها نبود؛ دوباره به پزشک مراجعه کردم به محض اینکه دستانم را دید گفت: چقدر خوب عمل کرده ای! اصلا مشخص نیست که عمل جراحی انجام داده ای، کجا عمل کرده ای و هزینه ی آن چقدر شد؟ نمی دانستم چه جوابی بدهم، گفتم: من از یک مکان مقدس شفا گرفته ام، دکتر با بغض گفت: آدرس آن مکان کجاست؟ گفتم: یادمان شهدای غریب و گمنام شرق کارون.
انتهای پیام/
شامخی / خبرنگار افتخاری راهیان نور
یادمان شهدای شرق کارون