سرویس فرهنگی و هنری راهیان نور، شماره بیستم سفرنامه نویسنده گرامی جناب اقای عباس عابد ساوجی به مناطق و یادمان های دفاع مقدس جنوب در نهضت بزرگ راهیان نور تقدیم به شما خوبان؛
.........
سر درِ ورودی فکه نوشته بود: با کفش وارد نشوید.
اجباری در کار نبود، همین سه کلمه ( با کفش وارد نشوید) باعث شده بود صدها جفت کفش در بخش ورودی کنار هم جفت شده باشد، بدون اینکه ذره ای هراس در دل صاحبش ایجاد شده باشد که ممکن است کسی کفش او را اشتباهی بپوشد وببرد. نه مغازه ای بود و نه کفش اضافه ای تا به او بدهند.
عکاس ها بیشتر از بقیه افراد ابراز رضایت می کردند چون قدم به قدم داغ ترین و ناب ترین سوژه ها را می شد دید و عکس گرفت. سوژه هایی که پر بودند از معنویت، نه ژست خاصی می خواهست و نه اینکه لازم بود بگویی: 1- 2- 3 حاضر...؟
جاده ای که پا تا ساق در رمل و ماسه نرم فرو می رفت، نامش را گذاشته بودند: کوچۀ آشتی کنان با شهدا...
دیوارهای کوچه از سیم خار دار بود و خارج شدن از سیم خارها ممنوع بود چون هنوز از مین پاکسازی نشده اند. در دو طرف سیم ها، در منطقه ورود ممنوع، پرچمهای سبزرنگی در دو ردیف روی زمین کاشته شده. رنگ سبز در فرهنگ شیعه، بخصوص پرچم وشال سبز، منتسب است به اهل بیت علیه السلام و خاندان ایشان.
در کناره های جاده تابلوهایی نصب شده که روی آنها جملاتی از بزرگان و شهدا نوشته شده بود. جمله ای از شهید آوینی: هنر امروز حدیث نفس است و هنرمندان گرفتار خودشان.
در همین منطقه بود که سازنده مستند روایت فتح آوینی ، پایش به مین خنثی نشده اصابت کرد و به شهادت رسید.
نام شهید آوینی با راهیان نور گره خورده است. حیف است جمله ای از ایشان که بر روی تابلو دیگری نوشته شده بود اشاره نکنم:
مکه برای شما
فکه برای ما
بالی نمی خواهم، با همین پوتینهای کهنه ام می توانم به اسمان بروم.
یاد نوشته ای از خودم افتادم که در باره شهدا گفته ام:
گروه گروه
پرواز می کنند این قوم
رسول نمی خواهند.
مستند ساز گروه، آقای بغدادی تصمیم داشت نظر مرا در باره سفر کاروان راهیان نور خودمان به این منطقه بپرسد. بدون مقدمه اشک هایم سرازیر شد!. تحت تاثیر قرار گرفته بود وبا تعجب نگاهم می کرد!.
نیازی نیست یاد خاطره یا ماجرای غم انگیزی بیافتی و دلت بگیرد، حس و حالی که داری گریه ات می اندازد. به او توضیح دادم، سالها بود آرزو می کردم شرایطی پیش بیاید بتوانم یک بار دیگر به این مناطق سفر کنم. حتی حاضر بودم با هزینه شخصی راهی این دیار بشوم، در حالیکه می دانم توانایی مالی ام اجازه اینکار را نمی دهد. خداوند وسیله ای فراهم کرد تا اداره حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس جنوب غرب استان تهران(شهریار) از من بخواهد که با کاروانشان همراه شوم!. از الطاف الهی است که چنین موقعیتی برای من فراهم آمد...
مورچه ها هم رزق و روزی خود را دارند. در دو ردیف پشت سیم خار دار در حرکت بودند. گروهی دانه های سفیدی به چنگال داشتند به سمت لانه می رفتند و گروه دیگر عکس مسیر آنها دست خالی به سمت مرکز دانه می رفتند.
یکی از پرچمهای سبز، گوشه اش در خار خشکیده ای گیر کرده بود و خود را مانند آهویی که در چنگال پلنگی گرفتار شده باشد پیچ و تاب می داد!. دلم می خواست در منطقه ممنوعه نبود می رفتم و رهایش می کردم. دور و برم را نگاه کردم شاید چوب بلندی پیدا کنم و با دراز کردن آن پرچم را ازاد کنم اما پیدا نشد.
غرب کشور که بودیم، در دل جنگل روستایی وجود داشت به نام آلواتان. گروه های ضد دولتی اغلب جاده را مین گذاری می کردند. گروه مهندسی هر روز صبح وظیفه داشت قبل از هرکاری جاده را مین روبی کند تا اجازه رفت و آمد به نیروها داده شود. بارها شاهد حوادث ناگواری بودیم که در اثر انفجار مین بوجود می آمد. یادم هست یکبار تراکتور گردان روی مین رفت وبه سمت دره پرتاب شد. دوتن از سرنشینان به ته دره پرت شده شهید شدند و راننده را به بیمارستان اعزام کردیم.
به علت وسعت مین گذاری منطقه ، قسمت بزرگی از ناحیه فکه مین روبی نشده است و هنوز آبستن حوادثی ست.
در قسمت انتهایی جاده، منطقه ای دایره وار وجود دارد که محل تجمع جمعیت است. با چوب و حصیر و علفهای خشک سایه بانی درست شده تا نماز در آن به جماعت اقامه شود. راویان با شور و حال خاصی از وقایع و حماسه سازی ها و شهادت دسته جمعی رزمندگان می گویند. زمین خودش فریاد می زند اینجا قسمتی از کربلاست گریه کن...
فکه، فکه است و هیچ جای دیگر فکه نمی شود، بی دلیل نگفته اند که فکه قسمتی از کربلاست. یکجا120نفر به شهادت رسیده اند. رمل و ماسه، خارهایی که سالهاست هیچ چرنده ای آنها را نچریده است. خون هایی که بر تسلیحات جنگی غلبه کردند! همۀ اینها دست به دست هم داده اند تا باور کنیم اینجا قسمتی از کربلاست.
مردم ترجیح می دهند به جای سفر به جاهای خوش آب و هوا، با کاروان راهیان نور همراه شوند و شاهد جان بازیهای جوانان خود در مقطعی از تاریخ باشند و از معنویت ناب و خالص بهره مند شوند.