کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

چه کسی از جنگ خسته شده است؟

جنگ به مثابۀ هنر

روابط عمومی ستاد مرکزی راهیان نور کشور

12 خرداد 1403 ساعت 14:28

جنگ به مثابۀ هنر



به نسبت اینکه از منظر کدام زاویۀ دید به جنگ نگاه کنیم، تصاویر آن را تفاسیر و معناهای متفاوتی می‌یابیم. ما بدون پیش‌فرضهای ذهنی و انباشت‌های فکری‌مان، نمی‌توانیم برداشت صحیحی از جنگ و پیرامون آن داشته باشیم. جنگ چهره‌های زشتی دارد. نمی‌توان همۀ زوایای آن را با نگاه زیبایی‌شناسانه فروکاست، هرچند که مناقشه همچنان بر سر زاویۀ دید باشد. جنگ را نمی‌توان دوست داشت. هولناک‌ترین پیامد جنگ شاید همین از دست دادن‌ها باشد. بریدن از دلبستگی‌ها حتماً در مرام زندگی اخلاقی، نقطۀ ثقل رشد است، در برآیند ادامه راه زندگی اما بسیار آزاردهنده است. از دست دادن آن همه رشتۀ محبت که از خواستگاه علاقه‌ها سر برآورده بود و در میان سالها نگاه و کلام، کمال یافته بود؛ غصه از پس غصه است.
تنهایی لابلای این همه دشواری حاصل از جنگ، آزمون نفس‌گیر بی‌اختیاری در پذیرش اتفاقات جنگ است. ما با جنگ نسبتهایی برقرار می‌کنیم که رنج آن را بکاهیم تا مبادا در مرداب یأس، نامیرایی را به تعویق اندازیم. نگاه به جنگ از پشت عینک زندگی روزمره غیرواقعی‌ست و از منظر نگاه ژورنالیستی حتماً مینی‌مال و شاید حتی متعفن است، البته بی‌تردید این تعفن، برآمده از ژورنالیسم. جنگ، گریزگاهی است که ما را در خود هضم می‌کند و چون معلمی سختگیر مجاب‌مان می‌کند به بزرگ شدن، به تحمل کردن، به کم نیاوردن در برابر هر آنچه عذاب مضاعف است در این دنیا... به اشک و آه جدامان می‌کند از هم. به جبر دستمان را کوتاه می‌کند از گرمای محبت، چشم‌مان را خالی می‌کند از تماشای چهرۀ او که هم‌نفس‌مان بود.
جنگ حتماً چهره زشتی دارد. امیدهای بسته شده به اشتیاق را ناامید می‌کند و حسرت از دست رفتن‌ها را لابلای خاطراتت مین‌گذاری می‌کند... برای تمام لحظات باقیمانده!
جنگ اما به زاویۀ دید دین‌باورانه، لبالب از سختی‌هایی است که نشان از راهی نورانی دارد، راهی به سوی نور. گویا کسی از دست نمی‌رود که اصلاً عبارات به دست آوردن، ماندن و  رها شدن، تهی از معنای رایج می‌شود و آسمان را مأوای دایره‌المعارف خود قرار می‌دهد. جنگ در نگاه الاهیاتی، دلتنگی وصال جهان دیگر را دست‌آویز قرار میدهد تا زخمهای جدایی و فراق را مرهم بگذارد. خون و جراحت، میان زبانه‌های آتش جنگ، درگاه نور و عزت معنا می‌شود. چه کسی از جنگ خسته می‌شود؛ وقتی موهبتی است از جانب خدا برای پالودن غفلت از ساحت عقل و صیقل زنگار از ساحت قلب؟ جنگ در زاویۀ دید مؤمنانه، فرادست عقل و بشر مادیگرا، سر بر آستان حیات عند الرب می‌ساید! کدام راوی می‌تواند معنای جنگ را در میان بهت و حیرت انسان مطرود، در غبار انس او با خاک تفسیر کند تا مگر انسان دورافتاده را مجاب کند به نوای ازلی او فراگوش دارد.
جنگ را با دستاوردهایش می‌توان سنجید. دستاورد اما چیست؟ خاک و زمین و زمان و دود و آهن؟ جنگ در زاویه نگاه اول، مزرعۀ سوخته و کارگاه کشتار است و در زاویۀ نگاه دوم اما کارخانۀ آدم‌سازی و کشتزار باطراوت اله‌ستان است. ما با کدام روایتها زندگی می‌کنیم؟ به امید کدام زاویۀ دید تاب می‌آوریم؟ ما با کدام تفسیر آرامش می‌یابیم؟
دستاورد ما از جنگ چیست؟ برندۀ این بازی کیست؟
 
 


کد مطلب: 19423

آدرس مطلب :
http://www.rahianenoor.com/fa/note/19423/جنگ-مثابۀ-هنر

راهيان نور
  http://www.rahianenoor.com