به گزارش خبرنگار راهیان نور، اگر کسی در کشور ایران باشد وقتی نام روایت و روایتگری بیاید در وهله اول یاد مناطق راهیان نور میافتد و بیراه نیست بگوییم که موضوع روایت در کشور ما با رزمندگانی شناخته میشود که به بیان موثر وقایع دفاع مقدس برای نسل جنگ ندیده میپردازند.
اما حقیقت آن است که روایت یک کلید واژهی کلان است و در دنیای امروز، بر سر ابعاد مختلفش، دعوای علمی رخ میدهد؛ اینکه ایران از این دعوای عالمانه چقدر سهم دارد تأملبرانگیز است، اما مهمتر آن است که ما به برکت شهدا و انقلاب، پدیدهی روایتگری ویژهای را خلق کردهایم که پیش از آن نمونهاش در جهان نبوده است.
البته هستند کشورهایی که سمینارهای موفقیت، معنویت و... میگذارند و به گمان خود متصورند که میتوانند روح مردابزدهی بشر پوچ امروز را به او برگردانند، اما دریغ که گوهر حقیقی انسانیت به دستان یاران خدا، درخشش خواهد کرد.
این برتری ضمنی که بخاطر تقوای الهی نصیب مردم ما شده، جای شکر دارد، اما غرور آن را نابود خواهد کرد؛ لذا اهمیت دارد که دلسوزان و اندیشمندان قلم بزنند و از چرایی روایتگری مطلوب و چگونگی صدور این سبک روایت به جهان در بستر تمدن نوین اسلامی تحقیق، گفتوگو و بحث کنند.
بارها شنیدهایم که میگویند باید سواد رسانه داشته باشیم، اما کمتر کسی از سواد روایت سخن به میان میآورد.
روایت موضوعی است که در عصر اطلاعات و ارتباطات بسیار مورد بحث است. رصد فضای مجازی، ما را به این نتیجه خواهد رساند که شاید ما در چیستی روایت، مشکل حادی نداشته باشیم و آن چیزی که حالا باید روی آن متمرکز شویم چگونگی روایت است.
حجم زیادی روایت و محتوا وجود دارد اما چرا به عموم جامعهی هدف منتقل نمیشود و یا اگر منتقل میشود چرا عنصر اصلی اثرگذاری در آن کمرنگ است.
حتی از این نیز میتوان جلوتر رفت و گفت که اگر اثرگذاری نیز داریم چرا نتیجهی رفتاری آن را در عرف عمومی مردم مشاهده نمیکنیم.
بد نیست طی سلسله یادداشتهای متعدد به چگونگی روایت پرداخته و به زوایای مختلف این گنج مظلوم و گمنام اما با ارزش و حیاتی در کشورمان که سنگینی مسولیتش روی دوش راویان است بپردازیم و در مکتوبات بعدی از بازخوانی مفهوم روایتگری سخن بگوییم.
انتهای پیام/