اصفهان- راهیان نور-سردار شهید حاج اکبر آقابابایی با وجود مسئولیتهای سنگینی که برعهده داشت امام همچنان مادر و اجازه از مادر را برای موفقیت واجب میدانست.
خاطرات دلتنگی-8/
روایت اجازه گرفتن شهید آقابابایی از مادر برای رفتن به کردستان
10 ارديبهشت 1399 ساعت 7:14
اصفهان- راهیان نور-سردار شهید حاج اکبر آقابابایی با وجود مسئولیتهای سنگینی که برعهده داشت امام همچنان مادر و اجازه از مادر را برای موفقیت واجب میدانست.
به گزارش راهیان نور؛ شهیدان هر کدام قصهایی دارند متفاوت، همه افرادی از بهشت که به زمین آمدند تا برای ها از خودگذشتگی کنند و بسازند زندگی آنها را همه از خود خاطرات به جا گذاشتهاند که با گذشت سال ها همچنان تکاندهنده است.
شهید اکبر آقا بابایی از جمله شهدایی است که همرزمان با شنیدن اسمش خاطرات زیادی را مرور کرده و صفتهای بسیاری را به وی نسبت میدهند. سرباز مخلص امام و انقلاب، فردی متعبد که عبادتهای بینظیری داشت و هنگام نماز گروهی را جذب عبادت خود میکرد. در جنگ هم منحصر به فرد بود و گفته فرمانده لشکر را وظیفه میدانست.
انقلاب که شد ناامنیهایی در شهر بوجود آمد. در آن زمان کمیته دفاع شهری مجموعهای بود که دفاع شهر اصفهان را به عهده داشت. شهید آقابابایی جز کسانی بود که در این مجموعه ثبتنام کرد و جزو گروه ضربت شد. پس از مدتی با احساس نیاز به مرکز آموزشی پادگان 15 خرداد در اختیار کمیته دفاع شهری قرار میگیرد و حاج اکبر به عنوان یکی از مربیان تاکتیکی مشغول به فعالیت میشود.
اسم حاج اکبر که میآید مادر شهید لبخندی روی چهرهاش نمایان میشود، گویی با یک اسم تمام خاطرات شیرین فرزند را به یک باره به یاد میآورد. وی شهید را بینظیر و بهترین پسر دنیا توصیف می کند و در مورد شخصیت فرزند شهیدش اینگونه میگوید: از سن بسیار کم صبحها با خواهر بزرگتر خود به مسجد میرفتند و زمانی که بزرگتر شدند و به سن دبیرستان رسیدند دیگر مال ما نبودند. برای انقلاب تلاش میکردند و اعلامیههای امام را پخش میکردند.
وی افزود: یک باغ کنار ما بود که در آنجا به چاپ اعلامیه مشغول بودند. پس از انقلاب نیز از همان ابتدا که سپاه شروع به فعالیت کرد، حاج اکبر هم وارد سپاه شدند. شب تا صبح در بسیج فعالیت میکردند، حتی دوستان ایشان میگفتند برخی مواقع در بسیج کنار کوچه به خواب میرفتند.
مادر شهید آقابابایی گفت: پس از 40 روز که از کردستان به خانه برگشتند از من درخواست چایی کردند با هم چایی خوردیم و سرش را روی پای من گذاشتند و از غصههایشان گفت از اینکه میخواهند به کردستان برگردد و از من اجازه میخواست.
وی افزود: وقتی گفتم این که ناراحتی ندارد برو، بلند شد و من را بوسید و مرتب این جمله را تکرار میکرد، مادر اجازه داد؟
شهید حاج اکبر آقابابایی یکی از بهترین طراحان در جنگ بود و تمام دورههای نظامی و غیرنظامی سپاه به جز خلبانی را طی کرد. به گفته همرزمان وی کسی مانند حاج اکبر نبود که جغرافیای کردستان را به این خوبی بشناسد و در عملیات مختلف توانست ضربات سهمگین به رژیم بعثی عراق وارد کند.
انتهای پیام/
کد مطلب: 15672