تاریخ انتشار
دوشنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۵۰
کد مطلب : ۱۵۶۳۶
دلنوشته؛
کانال کمیل ، کانال کمیل است و تا ابد خواهد ماند
فاطمه رزاقی
نشان به آن نشانه که هر بار لغزیدم با نیم نگاهی دستم را گرفتی و از میانه راه برم گرداندی
دستت را رها کردم؛ باز دست رفاقت به سویم دراز کردی.
الان که خوب فکر میکنم میبینم چقدر خوب شد که هیچگاه برنگشتی، اگر جسمت در این دنیای خاکی میماند شاید لابلای هیاهوی این روزگار هیچ وقت نمیتوانستم پیدایت کنم.
تو اهل زمین نبودی,تو را آفریده بودند برای گمنامی, گویی برای چراغ راه گمگشتگان عالم حیران هستی برگزیده شده بودی برای بریدن از همه تعلقات ...
به یقین میدانم خدا تو را برای خودش جدا کرده ,شفاعت کمترین هدیه ایست که خداوند به تو ارزانی داشته و من همواره چشم به راه رسم رفاقت و مردانگی تو هستم و از اعماق جان ندای سلام بر ابراهیم سر میدهم ...
ابراهیم جان هرساله به رسم رفاقت سالروز زمینی شدنت را با خادمانی که بادلی پر و قلبی آکنده از درد و خواهش برای مراسم تولدت نوکری میکردند جشن میگرفتیم آری
جشن نبودن و جشن مفقودالاثربودنت را ...
اما امسال چی ؛ ... کرونا !!!
ویروسی که مدت هاست مردم سرزمین شهدابا آن دست وپنجه نرم میکنند ...
میخواهم بدانی درشب و روز تولدت به رسم عادت هرساله من و همه ی خادمین شهدا گردان مظلوم کمیل و حنظله را بیاد داریم تک تک رشادت هاودلیری هایتان در گوشمان طنین اندازاست .
همان کانالی که حتی تکه های پیکرپاکت راهم به عاشقانت برنگرداند .
راستی ابراهیم جان بردارگمنام شهیدم امسال باحاج قاسم تولدمیگیری ؟؟
یادم رفت برایت بگویم حاج قاسممان راهم شهادت باخودش برد وپیش توآورد .
درود بر تو که از متاع گرانبهای وجودت در راه دفاع از وطن گذشتی تا که شاید بعد از تو سرزمینی امن برای مردم کشورت فراهم شود . حال من در قصیده ی پاک شما قدم نهادم و بر سر مزارتان ایستادم. احساس شرم می کنم، من روسیاه ، اکنون که بیش از پیش رشادت و بزرگیتان را درک می کنم . با تمام وجود نسبت به شما احساس دین می کنم.
بارها به خاطر موانع کوچک به راحتی قافیه را باخته ام و در مبارزه با مشکلات پا پس کشیده ام . اما تو و همرزمان شهیدت در راه رسیدن به هدفی بزرگ و خطیر تا پای جان خود مردانه ایستادگی کردید و پای رکاب ولایت فقیه ماندید .
من هم می خواهم بجنگم با همان دشمن دیروز که امروز فقط سلاحش عوض شده است .
نبرد من با سلاح سرد دشمن است آنان که اینک مغز دختر و پسر کشورم را با افکار مسموم نشانه گرفته اند. میدانم که دامنم را پر میکنی و دست خالی برنمیگردم .
به امید روزی زنده ام که جارچیان شهرم درهرکوی و برزن فریادبزنند :
های مردم خادم الشهدا به شهدا پیوست .
شادی ارواح طیبه پاک شهیدان صلوات .....
انتهای پیام /
فاطمه رزاقی ۹۷۱۲۱۲۲۱۱
خبرنگار جهادرسانه ای شهیدرهبر