تاریخ انتشار
چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۱۴
کد مطلب : ۱۱۹۹۲
از ابوذر فقط باید در ابوذر سخن گفت و بس!
سلام بر ترکش های به جا مانده بر ساختمان های دلشکسته ی ابوذر که با بغضی در گلو خاطرات خنده ی بسیجیان عاشقش را مرور می کند!
ای پادگان عشق! ای ابوذر درود بر گریه های شبانه ات که در فراق عزیزانت می ریزی!
ای قطعه مطلق عشق! تو صاحب ناگشوده ترین اسرار شهیدان و رزمندگانی!
ای ابوذر درد گریه هایت را می دانم، تو به یاد شب هایی افتاده ای که رزمندگان جان بر کفت جبین بر سنگ فرش اتاق هایت می نهادند تا با نوای گریه " الهی العفو، العفو "
سر دهند!
ای ابوذر! ای معنای واقعی عشق! فقط خدا می داند که آسمان نگاهت چه قدر ابری و بارانی است.
تو را به پاره پاره پیکر شهیدانت، بهار وجودت را بر خزان تاریک وجود ما بتابان تا ما نیز سرشار از بوی بهشت اخلاصت شویم.
از ابوذر فقط باید در ابوذر سخن گفت و بس...
امروز می خواهم از غربت غریب ابوذر بنویسم!
ابوذری که روزگاری حلقه وصل فرشیان بود به عرش! ابوذری که یاران خمینی(ره) به خاکش تبرک می جستند و تو هیچ می دانی چرا رایحه تربت ابوذر اینقدر به کربلا
نزدیک است؟!
پادگان ابوذر در 140 کیلومتری کرمانشاه و در ضلع شرقی دشت ذهاب قرار دارد. این پادگان در حدود سالهای 44 تا 47 ساخته شده و در اختیار تیپ 3 شاهین از لشکر 81 زرهی کرمانشاه قرار گرفت. پادگان ابوذر به پادگان شاهین و سرپل ذهاب نیز شهرت دارد. ساختمان های پادگان به صورت 5 طبقه و دو قلو ساخته شده است.
به عبارتی این پادگان نزدیک ترین پادگان نظامی به مرز است که مقر تیپ یاد شده از نیروی زمینی ارتش بوده است. این پادگان که مرز تجمع نیرو و پشتیبانی یگان های خودی بود بارها هدف بمباران و موشک باران ارتش عراق قرار گرفت. بمباران رزمندگان مستقر در این پادگان در تاریخ های 1363/12/6 و 1363/12/18 که آماده اجرای عملیاتی در حنوب سومار بودند، ورق دیگری از تاریخ سراسر مظلومیت رزمندگان اسلام را ورق زد.
در این پیکارها عقابان تیز پروازی چون شهید شیرودی و همچنین علاوه بر مدافعان مردمی و نیروهای سپاه، رزمندگان تیپ 3 رزمی ابوذر، رشادت و از خودگذشتگی را
به اوج رسانیده و نقشی بی بدیل ایفا کردند.
زمانی که ارتفاعات "دانه خشک" توسط ارتش عراق تصرف شد، موقعیت پادگان ابوذردر دید و تیر مستقیم متجاوزان قرار گرفت که در نهایت این پادگان در مرز خطر سقوط حتمی واقع شد. بنابراین با درایت فرماندهان جنگ و رشادت های مدافعان، صحنه پیکار به خارج از شهر منتقل گردید.
نیروهای آرپی جی زن و تیر پروازان هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران، تانک های ارتش بعث را مورد هدف قرار داده و آنها را یکی پس از دیگری منهدم و به آتش کشیدند.
نیروهای اشغالگر از روز 1359/7/4 تا 1359/7/17 چندین مرتبه به قصد تصرف و اشغال شهر سرپل ذهاب با پشتیبانی همه جانبه توپخانه و خمپاره انداز و نیروی هوایی اقدام به عملیات نظامی نمودند. اما هر بار پایمردی و ایستادگی جانانه مدافعان شهر، آنان را وادار به پذیرش ناکامی و عقب نشینی کرد. اما شهر سرپل ذهاب و دشت های قلعه شاهین هم از محور قلاویز و هم از ارتفاعات بازی دراز ،بشیوه و پاطاق زیر دید مستقیم دشمن قرار گرفت و این موضوع تا زمان عقب نشینی آنان در خرداد ماه سال 1361 ادامه یافت و خسارات فراوانی بر اماکن مسکونی، باغات و کشتزارهای مردم منطقه وارد آمد.
بنابر گزارشات جنگ در هر دقیقه 15 گلوله توپ بر شهر سرپل ذهاب و حومه فرود می آمد. یعنی در هر ساعت 900 گلوله به سوی محله های مختلف شهر و اطراف آن شلیک شده است. بچه های فداکار سرپل ذهاب به هنگام دفاع در روزهای آغازین جنگ و ماه ها و سالهای بعد کاملا در دشت باز قرا داشتند و دشمن در ارتفاعات موضع گرفته و مستقر بود. در چنین موقعیتی دفاع نمودن و ایستادگی در برابر دشمن کار بزرگ و مثال زدنی است که مدافعان سلحشور سرپل ذهاب آن را به بهترین وجه ممکن انجام دادند و هرگز اجازه نفوذ دشمن به دژ دفاعی خویش را ندادند!
پادگان ابوذر شاهد بیشترین رشادت ها بود زیرا خود از تزدیک شاهد تمام ماجرا ها بود. هنوز هم پادگان ابوذر با همان تن زخمی برقرار است همچون نسل غریبش!
درود خدا بر عرشیان و فرشیان پادگان غریب ابوذر!
شادی روح شهدای غریب کرمانشاه بخصوص شهدای غریب پادگان ابوذر صلوات