شهید کسی است که همه چیز و بالاترین سرمایه اش که همان جان باشد را در طبق اخلاص قرار داد

به گزارش خبرنگار راهیان نور، دکتر رویا نبوی زاده در گفت وگو با جهاد رسانه ای شهید رهبر گفت: همه ما وقتی گرفتار می شویم و به فکر چاره و دادرسی می افتیم می توانیم نقشی مؤثر برای این شهدا در زندگی خود قائل شویم.

وی افزود: نقش خدا در زندگی هایمان کمرنگ شده! و نمی توانیم مسائل اقتصادی را فقط عامل آن بدانیم. بطور مثال؛ بنده بیماری دارم که خانه اش در اهواز هشت میلیارد تومان قیمت دارد، ولی الان که به مطب بنده مراجعه میکند میگوید؛ هیچ چیز در زندگی خوشحالش نمیکند و دنبال آرامش است. اطرافیانش او را به سفرهای اروپایی تشویق نموده اند تا آرامش از دست رفته خود را بازیابد ولی بنده به او توصیه کرده ام که به معراج الشهدا بیاید. 

دکتر نبوی زاده ادامه داد : او به این توصیه ام خندید و گفت : نه، من یک فرد شناخته شده در اهواز هستم و اگر این کار را انجام دهم مورد عتاب یا تمسخر اطرافیانم واقع می شوم! بنده به ایشان گفتم : شما که این همه سفرهای اروپایی را امتحان کردید، این بار معراج الشهدا را امتحان کن ببین چه نتیجه ای دارد.

وی گفت : به نظر من شهید کسی است که همه چیز و بالاترین سرمایه اش که همان جان باشد را در طبق اخلاص قرار داد و تقدیم کرد و همین ایثار و بذل جان سبب شده به مقامات عالی برسد و بتواند گره گشای مسائل زندگی های به تعبیری سخت امروزی ما شود . 

این دکتر روانشناس اظهار داشت : در روستای محل تولدم شهیدی داریم که قبل از دفاع مقدس فرد زیاد خوش نامی نبود و به قول معروف جوان شری بود و از ایشان به خوبی یاد نمی شد ولی وقتی جنگ شروع شد به جبهه آمد و توانست قابلیت هایی از خود نشان دهد که تا قبل از آن فرصت نشان دادن آن را به دست نیاورده بود و استعدادها و توانایی هایی که تا قبل از آن در راه غلط مصرف می کرد را به خدمت جبهه در آورد.

وی ادامه داد: عمویم تعریف می کرد که در یکی از عملیات ها که در محاصره دشمن بعثی افتاده بودند، همین شهید پیشنهاد زدن یک کانال را برای خروج از محاصره به آن ها می دهد ولی بعضی از همرزمان با این کار مخالفت می کنند و آن را بی فایده می دانند ولی ایشان دلیل می آورد که چون خاک خوزستان نرم است این کار ممکن است و نهایتاً با زدن کانال از محاصره درآمده و این روش را برای عملیات های بعدی هم به کار می گیرند و از فایده های آن بهره می جویند.

دکتر نبوی افزود: جان خیلی عزیز است و هرکسی توانایی کاری را که شهدا انجام دادند را ندارند و کم نبودند کسانی که آن زمان ترسیدند و نتوانستند مثل شهدا قدم بردارند. بنده از نظر اقتصادی مشکلی ندارم ولی از نظر روحی ضعیف هستم و با اینکه خودم روانشناسم و باید برای بیمارانم نسخه بپیچم ولی باز بعضی وقت ها خودم کم می آورم. اما از وقتی که با شهدا و بطور خاص با معراج الشهدای اهواز آشنا شده ام حالم خیلی بهتر شده و خیلی بهتر می توانم کار کنم .

این زائر شهدای گمنام مطرح کرد: گاهی اوقات حرف هایی هست که به هیچ کسی نمی توانیم بگوییم ولی این حرف ها را به شهدا می توان گفت و می توان با آن ها ارتباط معنوی برقرار کرد. در بیمارستان به کسانی که برای مشاوره به آنجا می آیند را توصیه به خواندن کتاب های روانشناسان غربی نمی کنم و برعکس به آنان توصیه می کنم به معراج الشهداء بیایند. 

وی در پایان گفت : عمویم امام جمعه سابق خرمشهر بود. در زمان جنگ خودش در خط مقدم بود و از پسر پانزده ساله اش که حسین نام داشت خواست که مراقب خانواده باشد. ولی حسین به جبهه آمد و وقتی مورد عتاب عمویم واقع شد که چرا خانواده را ترک کرده، حسین مقاومت کرد و در جبهه ماند و در شب عملیات پلاکش را هم درآورد و به عشق گمنامی پا به عملیات گذاشت و در همان عملیات هم شهید شد و پیکرش بعد از سه روز به عقب برگشت و موقع برگشت پیکر، همان شب عمویم خواب پسرش را می بیند که ناراحت بود از اینکه چرا پیکرش را به عقب انتقال داده اند .
 
انتهای پیام/