سرویس سبکبالان راهیان نور؛ شاید نمی دانند نمیدانم!
شاید دوستان و مسئولین از درد و غم های جانبازان چیزی نمیدانند؛
شاید نمی دانند سی سال روی تخت بودن یعنی چه!
شاید نمی دانند سی سال نتوانی حتی مگسی را از روی صورتت بزنی یعنی چه!
شاید نمی دانند سی سال نتوانی با دستهایت همسر و فرزندانت را در آغوش بگیری یعنی چه!
شاید نمی دانند سی سال نتوانی دوشا دوش همسر و فرزندانت راه بروی و...یعنی چه!
شاید نمی دانند سی سال عذاب بکشی و غم بخوری از اینکه همسرت تو را به آغوش کشد و به دستشویی برد یعنی چه!
شاید نمی دانند سی سال است که تو در گوشه خانه آرام و بی صدا نشسته ای!
شاید نمی دانند اگر صدایت در نمی آید برای نجیب بودنت است،نه برای بی درد بودنت!
شاید نمی دانند چه شبهایی را بی غذا سر بر بالین نهادی تا دستت که سی سال از حرکت باز ایستاده جلوی دیگران دراز نشود!
شاید یک روزی خبر شوند مدعیان دروغینی که به دنبال عکس یادگاری با شمایند و بیایند برای ملاقاتتان!!! ...
و من عاشق آن لبخند همیشگی ام که روی لبانت است، چه زمانی که درد داری تا کسی دردت را نفهمد!
چه زمانی که خوشحالی تا امیدها را به بودنت روشن نگاه داری؛


        والسلام
نسال الله منازل الشهدا