کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

چند ساعتی با خادمان یادمان شهدای هویزه/ غم دل گفتیم و انتظار کمک داریم

11 اسفند 1401 ساعت 5:45

امروز تصمیم گرفتم تا ساعاتی از وقتم را با خادمان این یادمان که برای خدمت‌رسانی به زائران از خانواده خود گذشتند و در این هوای گرم بدون هیچ چشم داشتی خدمت می‌کنند بگذرانم.


به گزارش خبرنگار راهیان نور، اینجا یادمان شهدای هویزه است، جایی که مقتل شهدا نامگذاری شده و رشادت‌های رزمندگان اسلام را به چشم دیده است.
 
این خاک روزی برای جوانان وطن مادری کرده است و هنگام شهادت سخت آنان را بر آغوش گرفته.


 
حال امروز بعد از گذشت چند سال اما هنوز فراموش نشده و هر ساله خادمان و زائران هر کدام با در نظر داشتن آرزوهایی خواسته یا ناخواسته به سمت این مناطق فراخوانده می‌شوند.
 
امروز تصمیم گرفتم تا ساعاتی از وقتم را با خادمان این منطقه که برای خدمت‌رسانی به زائران از خانواده خود گذشتند و در این هوای گرم بدون هیچ چشم داشتی خدمت می‌کنند بگذرانم.

​​​​​​

زهرا یکی از خادمان هویزه است وظیفه او جارو کردن اطراف قبور مطهر شهدا است، البته نه با جاروی برقی بلکه با شاخه‌های بلند نخل که اینجا حکم جارو دارد.
 
جارو می‌کرد اما انگار زیر لب زمزمه داشت:
 
قسم به صبر زینب، به شور کرب و بلایش
قسم به غربت او، قسم بر حجب و حیایش
قسم به نام زهرا، چادر خاکی او
آه، قسم به او که شد چنین شکسته پهلو
مرا نمانده طاقت، این غم شعله‌ور را
آه، چگونه حاشا کنم این خون جگر را
زمانه ی غریبی است، زمان غربت عشق
به شعله های عصیان، شکسته حرمت عشق
صاحب زمان الامان
 

چشمانش پر از اشک بود گویا از اینکه خانم است و شاید کمتر از برادران شانس شهادت دارد حسرت می‌خورد، اما قلب شکسته خود را با همین ابیات تسکین می‌داد.
 
زهرا باور دارد که این روزگار حفظ حجاب نیز خود یک جهاد بزرگ است، پس شهدا را به پهلوی شکسته مادر قسم می‌داد تا در این جنگ رو سپید شود.
 
مریم اما خادم دیگری بود که در کفشداری یادمان شهدای هویزه مشغول خدمت بود، او حتی یک لحظه بیکار نبود و صلوات‌شمارش مدام در حال ثبت اذکار مختلف بود.


شاید مریم به نیت کفشداری در حرم ارباب حسین علیه السلام اینجا است و آنقدر با عشق و علاقه کفش‌های زائران شهدا را تحویل می‌گیرد.
 
 یکی دیگر از خادمان که نمی‌دانم تا به امروز به نیت کدام شهید مظلوم هویزه یا کرخه دلدادگی کرده زانوی غم بغل کرده و از درد هجران فریاد می‌زند، چراکه امروز روز آخر خادمی این گروه است و همین امشب را مهمان شهدا هستند.


آری امروز زهرا و مریم‌ها آمدند، خدمت‌ها کردند و آرزوها گفتند، غم دل را در گوش تک تک این شهدا زمزمه کردند تا زندگی سال جدید خود را با مدد این دوستان شهید بیمه کنند شاید سربازان لایقی برای امام زمان (عج) باشند و بهتر بتوانند واقعیت‌های این ۸ سال دفاع مقدس را برای خواهران دینی خود تبیین کنند.





​​​​​​
 
 
خبرنگار جهاد رسانه‌ای شهید رهبر: خدیجه سلطانی کاظمی
 
انتهای پیام/


کد مطلب: 17548

آدرس مطلب :
http://www.rahianenoor.com/fa/news/17548/چند-ساعتی-خادمان-یادمان-شهدای-هویزه-غم-دل-گفتیم-انتظار-کمک-داریم

راهيان نور
  http://www.rahianenoor.com