تاریخ انتشار
پنجشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۲۴
کد مطلب : ۱۷۱۸۹
زندگینامه شهید شاخص راهیان نور سید مصطفی ادب دوست
شهید سید مصطفی ادب دوست در دی ماه سال ۱۳۳۴ در تهران به دنیا آمد، بعد از تولد سید مصطفی خانوادهاش به خیابان خاوران نقل مکان کردند. به سن ۷ سالگی که رسید پدرش سید حسین اسم او را در دبستان امیر سلیمانی نوشت و سید مصطفی در کلاس اول ابتدایی مشغول تحصیل شد.
سید مصطفی از همان کودکی لباس سقایی حضرت ابوالفضل (ع) را میپوشید، او مدام همراه پدرش به مجالس و محافل دینی و سخنرانی علما میرفت. پس از پایان تحصیلات ابتدایی در دبیرستان مروی ثبت نام کرد. متاسفانه هنوز دبیرستان را به پایان نرسانده بود که پدرش به رحمت ایزدی پیوست و غم سنگینی بر جان و جسم سید مصطفی نشست. از آن پس سرپرستی خواهران و برادرش سید مجتبی و مادرش را بر عهده داشت.
سید مصطفی کماکان در دبیرستان مشغول تحصیل بود و با محافل و مجالس علما هم ارتباط داشت. در آن زمان سازمانی تحت نام سازمان فجر اسلام تاسیس شد که یکی از اعضا فعال و موثر آن شهید سید مصطفی بود؛ مرام نامه سازمان در درجه اول مبارزه با رژیم فاسد پهلوی بود.
سید مصطفی از همان کودکی لباس سقایی حضرت ابوالفضل (ع) را میپوشید، او مدام همراه پدرش به مجالس و محافل دینی و سخنرانی علما میرفت. پس از پایان تحصیلات ابتدایی در دبیرستان مروی ثبت نام کرد. متاسفانه هنوز دبیرستان را به پایان نرسانده بود که پدرش به رحمت ایزدی پیوست و غم سنگینی بر جان و جسم سید مصطفی نشست. از آن پس سرپرستی خواهران و برادرش سید مجتبی و مادرش را بر عهده داشت.
سید مصطفی کماکان در دبیرستان مشغول تحصیل بود و با محافل و مجالس علما هم ارتباط داشت. در آن زمان سازمانی تحت نام سازمان فجر اسلام تاسیس شد که یکی از اعضا فعال و موثر آن شهید سید مصطفی بود؛ مرام نامه سازمان در درجه اول مبارزه با رژیم فاسد پهلوی بود.
سید مصطفی بعد از پیروزی انقلاب در مورد جمعآوری، پرورش و کسب خبر حرفهای شده و یک کارشناس تمام عیار اطلاعات و شناسایی بود. قبل از انقلاب به فقرا و مستمندان کمک و در مقابل اراذل و اوباش میایستاد، او بسیاری از تظاهرات و راهپیماییها را رهبری و در شناسایی مهرههای رژیم به صورت کارشناسانه عمل میکرد.
روز ۱۹ آذر ماه ۱۳۵۹ بود که در یک عملیات ایذایی که خودش طراحی کرده بود در کوی ذوالفقاری آبادان با ۷۰ نفر از زبده ترین پرسنل گردان آماده جنگ بودند. به دستور سید مصطفی افراد به سوی دشمن به حرکت درآمدند پس از طی مسافتی نه چندان طولانی به ۵۰ متری خاک ریز دشمن رسیده بودند که ناگهان بارانی از گلوله بر سر آنان باریدن گرفت. درگیری سنگینی بود و مهمات دشمن بعثی خیلی زیاد بود. آن روز سید مصطفی و تعدادی از همرزمانش به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
انتهای پیام/