تاریخ انتشار
شنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۴۵
کد مطلب : ۱۵۳۶۴
کاری از مرکز آفرینش های هنری راهیان نور
داستان مصور| ابوجعفر (قسمت سوم)
برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم/ هنرمند: سرکار خانم طیوب
داستان مصور | ابوجعفر (قسمت سوم)
برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم
هنرمند: سرکار خانم طیوب
#کتاب سلام بر ابراهیم
#ابوجعفر (قسمت دوم)
موقع اذان صبح در یک محل امن نماز جماعت صبح را خواندیم. اسیر عراقی هم با ما نمازش را به جماعت خواند!
آن جا بود که فهمیدیم او هم شیعه است. بعد از نماز ،کمی غذا خوردیم. هر چه که داشتیم بین همه حتی اسیر عراقی به طور مساوی تقسیم کردیم.
اسیر عراقی که توقع این برخورد خوب را نداشت. خودش را معرفی کرد و گفت:
من ابوجعفر، شیعه و ساکن کربلا هستم. اصلا فکر نمی کردم که شما اینگونه باشید.......
وقتی رسیدیم مقر، ابراهیم به خاطر فشاری که در مسیر به او وارد شده بود چند روزی راهی بیمارستان شد.
اخلاق خوب ابراهیم خیلی روی ابوجعفر تاثیر گذاشت... او اطلاعات خیلی با ارزشی در اختیار نیروها گذاشت و به توابین (جمعی از اسرای عراقی که به جبهه آمدند ) پیوست. خیلی تلاش کردیم ابوجعفر رو بیاریم تو گردان خودمون ولی نشد... بعدها فهمیدیم ابو جعفر شهید شد.
پایان