به گزارش راهیان نور، حاج حسین رضوان مدنی، از فرماندهان دفاع مقدس در گفتگو با خبرنگار جهاد رسانه‌ای شهید رهبر در مورد دفاع مقدس به خصوص در مناطق عملیاتی غرب و شمال غرب توضیحاتی داد.

س: در زمان دفاع مقدس چه مسئولیتهایی داشتید؟
به صورت پاسدار رسمی به جبهه های حق علیه باطل اعزام شدم و چندین مسئولیت داشتم از جمله فرمانده قرارگاه رمضان، مسئول حفاظت عملیات قرارگاه نجف، مسئول پدافند شیمیایی تیپ 20نصرت و معاون بازرسی قرارگاه نجف بودم.

س: کمی از کارکرد پدافند شیمیایی برای مردم بگویید
در پدافند شیمیایی مسئولیت ما خنثی سازی گازها و بمبهای شیمیایی بود، در زمان جنگ، دشمن خیلی ستمها انجام داد، از جمله بحث استفاده از گاز و بمب‌های شیمیایی، من با مسئولیتی که در پدافند شیمیایی داشتم جنایت‌های زیادی از دشمن بعث دیدم، هر وقت ما در جبهه ها پیروزی داشتیم دشمن با استفاده از بمبهای شیمیایی باعث خسارتهای زیاد به ما شد. 

س: زائران راهیان نور چگونه می‌توانند با این ظلم و ستمها آشنا شوند؟
من به همه زائران توصیه می‌کنم حتما به سردشت سر بزنند، مردم مظلوم و بی دفاع این شهر در زمان بمباران شیمیایی خیلی صدمه و خسارت دیدند به دلیل اینکه هم از بحث بمباران شیمیایی اطلاعی نداشتند و هم وسیله دفاعی مثل ماسک نداشتند، وقتی بمباران شیمیایی انجام می‌شود باید به ارتفاعات بروند تا صدمات کمتر شود ولی مردم سردشت چون بی اطلاع بودند به خانه ها و زیرزمین ها پناه می‌بردند و خسارتشان بیشتر شد، ما هم به دلیل اینکه این شهر منطقه عملیاتی نبوده در آنجا حضور نداشتیم و وقتی رسیدیم واقعا جنایت ارتش صدام را دیدیم، بعد از گذشت چند سال از این جنایت هنوز صدمات و جراحات بر روی تن این شهر و مردمش وجود دارد.

باید این مناطق عملیاتی به جوانان و نسلهایی که جنگ را ندیدهاند معرفی شوند، در عملیات مرصاد ما در اوج قدرت بودیم، در اواخر جنگ به دلیل اینکه از 12 لشکر ارتش عراق 6 لشکر توسط رزمندهها اسیر شده بودند و 6 لشکر منهدم شدند، امریکا که کمک های پنهانی خود را به عراق داشت، با زدن هواپیمای مسافربری، کشتیهای نفتکش و زدن اقتصاد ما کمکهای خود را علنی کرد و با کمک کشورهای دیگر به جمع آوری بیش از 56 لشکر یعنی نزدیک به یک میلیون نفر نیرو برای عراق پرداخت.

س: یکی از یادمان‌هایی که زائرین زیادی در آن حضور پیدا می‌کنند یادمان شهدای عملیات مرصاد است، به عنوان فرمانده‌ای که در مرصاد حضور داشتید کمی از فضای آنجا به خوانندگان بگویید.
ما هنوز در جبهه جنوب بودیم که دوم مردادماه به ما زنگ زدند و گفتند عناصر ضدانقلاب با کمک ارتش عراق از اسلام آباد رد شدند و به گردنه چهارزبر می‌رسند، سردار شوشتری از طریق هواپیما همان شب به همدان و از آنجا به کرمانشاه رفتند، منم صبح با تعدادی از نیروها به کرمانشاه رفتیم و دو گردان تشکیل دادیم، برادرم که تحصیل کرده در یک کشور خارجی در مورد امور موشکی بود و در دانشگاه این درس را تدریس می‌کرد ممنوع الجبهه بود ولی با اصرار و مرخصی آمد، شهر کاملا تخلیه شده بود و ما به سمت گردنه چهارزبر رفتیم، دو روز درگیر بودیم تا پنجم مردادماه که کاملا عناصر ضدانقلاب به هلاکت رسیدند.

تعدادی از عناصر انتحاری ضدانقلاب در جادهها و مسیرهای اصلی برای اینکه در مسیر رزمندگان وقفه ایجاد کنند تا عناصر اصلی فرصت فرار داشته باشند مانده بودند و به تخلیه آنها از روستاها پرداختیم.

در روستای حسن آباد، اسلام آباد، کرند غرب، سرپل ذهاب، پل ماهی و قصر شیرین رشادت های زیادی انجام شد تا به پاکسازی رسیدیم، در این عملیات برادرم و شوهرخواهرم را از دست دادم و وقتی به پدرم خبر شهادتشان را دادم خدا را شکر کرد و گفت من پسرم را در راه حسین فدا کردم.

زمان پدیرش قعطنامه 598 در اوج قدرت بودیم و سربازان و رزمندگان ما با روحیه شهادت طلبی آماده دفاع از کشور، ملت و رهبر بودند.

س: به جوانان چه توصیه‌هایی دارید؟
به همه جوانان و نسل امروز توصیه می‌کنم با دیدن مناطق عملیاتی دفاع مقدس در غرب و شمال غرب به رشادتها و مظلومیتهای مردم و رزمندگان پی ببرند، از اینجا ارتش عراق جنگ را شروع کرد و اینجا تمام شد، در اینجا فرماندهان جنگ پرورش یافتند مثل شهید ابراهیم همت که مسول روابط عمومی سپاه پاوه بود یا شهید چمران برای آزادی پاوه آمد و اولین دستور امام خمینی(ره) هم درمورد پاوه بود.

به عنوان مثال در همین کرمانشاه در گیلان غرب زنی به اسم فرنگیس با تبر دو نیروی بعثی را اسیر کرد، مردم همین شهر با چوب و چماق نیروهای بعثی را بیرون کردند، عملیات مطلع الفجر در غرب برگزار شد، بیمارستانی که در شهر قصر شیرین صدام افتتاح کرد که بعد از عقب نشینی منفجر کردند، پادگانهای مشترک سپاه و ارتش که در مناطق غرب جا مانده‌اند، نمونه‌هایی از رشادتها هستند که جوانان مومن باید از این مناطق بازدید کنند و با آنها آشنا شوند.