کردستان_جهادرسانه ای شهید رهبر-از شهر مریوان به سمت غرب و مرز رسمی باشماق که می روی، به جاده ای میرسی که تو را به سمت دشت شیلِر میرساند. دقیقا جنوب دره شیلِر.مردم کُرد بومی به این منطقه "خانم شیخان" می گویند.
زیارت با معرفت/ یادمان عملیات والفجر ۴؛
چشم در چشم کانی مانگا/ قبله اینجا آسمان است
راهیان نور غرب و شمالغرب کشور
22 تير 1397 ساعت 22:41
کردستان_جهادرسانه ای شهید رهبر-از شهر مریوان به سمت غرب و مرز رسمی باشماق که می روی، به جاده ای میرسی که تو را به سمت دشت شیلِر میرساند. دقیقا جنوب دره شیلِر.مردم کُرد بومی به این منطقه "خانم شیخان" می گویند.
به گزارش راهیان نور؛ از شهر مریوان به سمت غرب و مرز رسمی باشماق که می روی، ناحیه شمالی ارتفاعات قوچ سلطان محل دلاوری حاج احمد متوسلیان و سرگرد شهید رسول عبادت و نرسیده به پایانه مرزی، به جاده ای میرسی که تو را به سمت دشت شیلِر می رساند. دقیقا جنوب دره شیلِر.مردم کُرد بومی به این منطقه "خانم شیخان" می گویند.
این منطقه، دروازه ورود بیگانه ها بود به وطن و چه بسیار مقاومت های جانانه ای که به خود ندیده بود مهرماه ۶۲ و اسفند ۶۴.
همان روزهای سبزی که با خون اصحاب آخرالزمانی سیدالشهدا برای همیشه سرخ شد.
از اینجا قله ۱۹۰۴، پادگان گرمک و ارتفاع زله قابل مشاهده است. شهر پنجوین عراق را هم می توانی براحتی ببینی.
ارتفاعات کانی مانگا هم در مقابلت انگار چشم در چشم تو خودنمایی می کند.
گروهک های ضدانقلاب با استفاده از این دشت و بعثی ها با استقرار روی این ارتفاعات و اشراف بر منطقه، شهرهای مریوان و بانه را هدف قرار می دادند.
والفجر چهار و نُه، چه کربلایی بود در این سرزمین؛ گویی هنوز فریادهای #یاالله رمز عملیات، در زمین و آسمان اینجا طنین انداز است!
حاج محمد ابراهیم همت کمتر از پنج ماه تا آسمانی شدنش، در روز سیزدهم آذر ۶۲ در این زمین گام نهاد و برای رزمندگان دیروز و امروز سخن ها گفت.
در این ارتفاع بهتر از هر جای دیگر نسیم، صدای سرداران شهید علی رضائیان، اکبر حاجی پور، مهدی خندان، علی اصغر رنجبران، حاج عباس ورامینی، غلامرضا نظام آبادی، ابراهیم علی معصومی، میرحمید موسوی و دیگر شهدای این خاک مطهر را به گوشت می رساند.
راه رفتن در کانال های جنگلی و سنگرهای سنگی این یادمان پُرحماسه حال و هوای زیبایی دارد که که قابل وصف نیست...
زائرعزیزسرزمین مجاهدتهای خاموش
قبلا از عزیمت درباره اش بیشتر بدان!
یقینا بیشتر قدر لحظات حضورت را میدانی!
به قلم: احمد رحیمی زاده
کد مطلب: 12196